responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 4

نخستين دايرةالمعارف فقه شيعه
حسينى سيد على

الشيخ محمدعلى الأنصاري،الموسوعة الفقهية الميسّرة ويليها الملحق الاصولي، الجزء الأوّل، مجمع الفكر الإسلامي، الطبعة الاولى، 1415 .
با آغاز غيبت كبراى امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ راهبران و متفكران شيعى در زمينه فقه بيشتر احساس مسؤوليت كردند و به تناسب نيازهاى زمانى و مكانى مجموعه هاى غنى و ارزنده اى به يادگار گذاشتند؛ آثارى چون المقنع، الهداية، المقنعة، النهاية، المبسوط، المهذب، السرائر، الشرائع، قواعد الاحكام، تحريرالكلام، ارشاد الاذهان، منتهى، اللمعة، الروضة البهية، مسالك الافهام، مجمع الفائدة والبرهان، كشف الغطاء، جواهر الكلام، المكاسب ومستمسك عروةالوثقى و…. اينها در واقع دايرةالمعارفهاى بزرگ و جامع فقه شيعه هستند كه در زمان خود زنده ترين برنامه زندگى بشرى را ارائه مى دادند.1
به دنبالِ تحولات شگرف در ابعاد مختلف زندگى بشرى و پيدايش علوم و فنون جديد و در نتيجه نياز شديد به نوسازى در كيفيت تدوين دانشها، غربيان نيز ـ به رغم آنكه اين شيوه در جهان اسلام سابقه اى ديرينه داشت ـ به انتشار دايرةالمعارفهايى به صورت الفبايى دست يازيدند كه دستيابى بسيار آسان به مطالب هر دانش را درپى داشت.2 اين شيوه پسنديده، به خوبى تثبيت شد و ميان پژوهشيان طرفدارانِ زيادى پيدا كرد.
از آنجا كه علم فقه پهنه اى پهناور دارد و مسائل آن بسيار متنوع است، اجراى شيوه دايرةالمعارف در آن به منظور عرضه آن به نسل امروز و جهان معاصر بسيار ضرورى مى نمود.
با درك اين ضرورت، مراكز پژوهشى اهل سنت دو دايرةالمعارف بزرگ فقهى، يعنى دايرةالمعارف فقهى معروف به جمال عبدالناصر و دايرةالمعارف فقهى كويتى را، انتشار دادند كه حركت مهم و قابل توجهى در كيفيت تدوين فقه اسلامى بود.
در فقه شيعى اين آرزو برآورده نشده بود تا اينكه پس از انقلاب اسلامى و تشكيل حكومت اسلامى برمبناى فقه شيعه، اين ضرورت بيشتر و بيشتر جلوه كرد.3
(الموسوعة الفقهية الميسرة) به خامه پرمايه جناب انصارى نخستين دايرةالمعارف در فقاهت شيعى است و گامى ارزنده در اين باره كه جلد اوّل آن به زيور چاپ آراسته شده و به خانواده دايرةالمعارفها پيوسته است. در اين مقاله برخى از ويژگيهاى ارزشمند اين اثر را برمى شماريم. 1ـ استقلال در شيوه و عمل
مؤلف (الموسوعة الفقهية الميسرة) در كار خود روش ويژه اى دارد و شيوه آن با دو دايرةالمعارف فقهى جمال عبدالناصر و كويتى متفاوت است و نسبت به آنها ممتاز.
تفاوت آن با دايرةالمعارف جمال عبدالناصر كاملاً واضح است، از آن رو به اشارتى در اين باره اكتفا مى كنيم؛ براى نمونه در عنوان (حرف الف كه پس از آن همزه يا باء باشد) عناوين (آبد)، (آسن)، (آفة)، (ابانة)، (ابكم)، (ابهام)4 در دايرةالمعارف جمال عبدالناصر آمده است كه هيچ يك از آنها در (الموسوعة الميسرة) وجود ندارد. در همين بخش جناب انصارى، عناوين (آباء)، (آجام)، (آجر)، (آفاق)، (آفاقى)، (آداب)، (آمين)، (ابضاع)، (ابوان) را به بحث گذاشته، حال آن كه دايرةالمعارف جمال عبدالناصر به آنها اشارتى هم ندارد.5 به لحاظ محتوا و زيرعنوانهاى عناوين مشترك نيز تفاوت فاحشى ميان اين دو وجود دارد و اصولاً موسوعه جمال عبدالناصر اشكالات و كمبودهاى فراوانى دارد كه بررسى آن خود پژوهش مستقل مى طلبد.
بسيارى از اين نقايص در دايرةالمعارف فقهى كويت وجود ندارد، اما تفاوتهاى ميان (الموسوعة الفقهية الميسرة) و دايرةالمعارف فقهى كويت فراوان است؛ براى نمونه در همين بخش (الف كه بعد از آن همزه و باء باشد)، دايرةالمعارف كويتى نوزده عنوان بيشتر از (الموسوعة الفقهية الميسرة) دارد، اين عناوين عبارتند از: ائمة، آبد، آدر، آدمى، آسن، آفة، آكلة، إبانة، ابتداع، ابدال، ابراد، ابرص، ابريسم، ابكم، ابلاغ، اُبنة، ابهام، أبوان.6
متقابلاً برخى از عناوين را در همين بخش مانند، آفاق، آجر و…، بررسى كرده است كه در موسوعه فقهى كويتى نيامده است.
بى گمان، اختلاف در آوردن و نياوردن برخى از اين عناوين از اختلافات مذاهب فقهى نشأت مى گيرد، اما برخى از آنها نيز ناشى از شيوه تدوين دايرةالمعارف است.
يكى از اشكالات دايرةالمعارف كويتى، تكثير بى دليل عناوين است، گويا متصديان آن درپى زياد كردن عناوين و شماره هاى آن بوده اند و گاه شمارى از عناوين كلامى و غيرفقهى را نيز بر آن افزوده اند. براى نمونه در بحث از (بدعة) كه بايد از احكام فقهى آن بحث شود، بحث مفصّلى پيرامون (دواعى البدعة) شده است و هفت مطلب در زير همين عنوان مورد بحث قرار گرفته كه عبارتند از: الجهل بوسايل المقاصد، الجهل بالمقاصد، الجهل بالسنة، تحسين الظن بالعقل، اتباع المتشابه، اتباع الهوى، مداخل هذه الاهواء.
پرواضح است كه هيچ كدام از اين مطالب تحقيق و بحث فقهى نمى طلبد و از قلمرو آن بدور است.7 همچنين در بحث و بررسى عناوين توبه 21مطلب را مورد بررسى قرار داده كه شش مورد آن به طور مسلم فقهى نيست؛ آن موارد عبارتند از: التوبة من بعض الذنوب، عدم العودِ من الذنب، اقسام التوبة، توبة النصوح، من تقبل توبتهم و من لاتقبل.8
عمده مباحث يادشده جنبه كلامى و برخى از آنها بُعد اخلاقى دارند و اگر بُعد فقهى آن ملحوظ باشد، بسيار كم رنگ و ناچيز است.
در اينجا مناسب است به نكته اى ديگر از موسوعه فقهى كويتى اشاره كنيم، متصديان اين موسوعه زيرعنوانهاى هر موضوع اصلى را شماره گذارى كرده اند و گويى تمايل داشته اند رقم شماره ها هرچه بيشتر بالا رود. از اين رو گاه بى دليل شماره ها را افزوده و ارقام را بالا برده اند. براى نمونه در بحث از (إبراء) به يك مطلب كلى اشارتى كوتاه (در حدود دو سطر كرده و آن را سى ونهمين بحث خود قرار داده اند. آن مطلب كلى اين است كه ابراء گاه از (كلّى فى الذمة) (أو ابراء عن الدين) است و گاه از (مال معين خارجى). آنگاه بحث از هريك از اين دو عنوان را مجدداً شماره گذارى كرده، (ابراء عن الدين) را در حدود سه سطر به بحث گذاشته اند و آن را چهلمين بحث خود قرار داده و آنگاه ابراء از مال مشخص و معين را چهل ويكمين بحث خود شمرده اند.9
پيداست كه اين شماره گذارى اضافى است و لازم بود تنها عنوان اصلى را شماره گذارى مى كرد.
همين روش در شماره گذارى عنوان كلى (التعليق والتقييد والاضافة فى الابراء) وزير عنوانهايش تكرار شده است.10 در بحث و بررسى (ابراء) بيش از چهل عنوان را به بحث گذاشته اند كه برخى از آنها محصلى ندارد.11 همچنين برخى از موضوعاتى كه بدانها اشارت رفت مانند: (ابوان، ابهام و…) ارزش و جنبه فقهى ندارد و يا طرح آن اصولاً بى ثمر است.12
به لحاظ زيرعنوانها و اصطلاحات فرعى نيز تفاوت فاحشى ميان اين دو وجود دارد. نمونه را در بحث از (ابل) دايرةالمعارف فقهى كويت تنها به مظان بحث اشاره نموده و درصدد توضيح حكمى برنيامده است. اما (الموسوعة الفقهية الميسرة) دوازده موضوع را زير همين عنوان بررسى مى كند و احكام آنها را توضيح مى دهد. در بيانِ احكامِ (ابن) دايرةالمعارف فقهى كويتى يازده اصطلاح و عنوان فرعى را به بحث مى گذارد كه هشت مورد آن در (الموسوعة الفقهية الميسرة) نيامده است و متقابلاً دو مورد به بدانها اضافه شده است.
مهمترين اختلاف اين دو دايرةالمعارف از جهت محتواى مطالب عنوانها و زيرعنوانهاست كه البته عمدتاً از اختلاف مذاهب فقهى نشأت مى گيرد. 2ـ ساماندهى و ترتيب دقيق عناوين
از ديگر ويژگيهاى اين دايرةالمعارف سازماندهى دقيق و درست عناوين است كه به لحاظ توالى صحيح اصطلاحات و ترتيب درست آنها، دقت فراوانى شده است و در مقام مقايسه با دو دايرةالمعارف فقهى ديگر از اين جهت ممتاز است. براى نمونه در بحث از (ابراء) در آغاز به تعريف لغوى و اصطلاحى آن مى پردازد و تعريف اصطلاحى را بر اين نكته متوقف مى داند كه آيا ابراء عقد است يا ايقاع؟ در اينجا به طور مشروح نظريه فقيهان شيعه را نقل كرده و پس از روشن شدن معنا و حقيقت ابراء احكام تكليفى و وضعى آن را بررسى مى كند، آنگاه اركان چهارگانه ابراء را به بحث مى گذارد و در ذيل هر ركن موضوعات متفرع بر آن را توضيح مى دهد.13
سپس عناوين ذيل را به ترتيب مورد بررسى قرار مى دهد:
(الرجوع فى الابراء وعدمه)، (خيار الشرط فى الابراء)، (الابراء وهبة والدين)، (الابراء والصلح)، (الابراء والحوالة)، (الابراء والضمان)، (الابراء والكفالة)14.
محققان در مسائل فقهى بخوبى مى دانند كه تنظيم فنّى عناوين و موضوعاتى مانند ابراء كه در فقه شيعه تنها در باب (هبات) به تَبَع بدان اشارت رفته است15؛ بسيار دشوار مى نمايد و توضيح آنها دشوارتر. با اين وجود (الموسوعة الفقهية الميسرة) از عهده هر دو امر برآمده است.
لازم به يادآورى است كه عناوين به صورت جمع و مفرد، به شكل جالبى گزينش شده است. پيداست كه مؤلف، كثرت و غلبه استعمال آن را در روايات و آثار فقهى ملاك انتخاب عناوين مى داند.
ظرافت اين نكته در مقام مقايسه دايرةالمعارفها بهتر فهميده مى شود. براى نمونه مؤلفان دايرةالمعارف فقهى كويت عناوين ذيل را اين گونه انتخاب كرده اند: (آداب الخلاء، آل، اكدّ، آية)16
در (الموسوعة الفقهية الميسرة) اين عناوين شكلى ديگر دارد، اصطلاحات بالا در آنجا چنين آمده است: (آداب، اهل البيت، آلات و آيات.)17
تأملى اندك در شيوه استعمال اين كلمات در روايات و فنون فقهى، دليل اين انتخاب را روشن مى سازد. شايد به همين دليل باشد كه به جاى (بول) نيز عنوان (ابوال) مورد بحث قرار گرفته است. 3ـ جامعيت
از ديگر ويژگيهاى اين دايرةالمعارف جامعيت آن است. افزون بر طرح و تيين احكام فقهى، قواعد فقهى و موضوعات اصولى را نيز دربر دارد؛ توضيح اينكه قواعد فقهيه در ضمن عناوين فقهى به بحث گذاشته شده است18 و اصطلاحات اصولى را با نام (الملحق الاصولى) بخش دوّم از جلد نخست (الموسوعة الفقهية الميسرة) را تشكيل مى دهد.
در بخش اصول، عناوين از (آيات) آغاز و به (اخباريون) ختم شده است.19
در اين بخش نيز (الموسوعة الفقهية الميسرة) به لحاظ ترتيب فنى موضوعات دقت در انتخاب زيرعنوانها، كيفيّت طرح مطالب و نقل نظريات اصولى فقها، براى پژوهندگان دانش اصول بسى ارزنده است.
در اين بخش عمدتاً آراى شيخ انصارى، آخوند خراسانى، محقق اصفهانى، آقاضياء عراقى و نائينى و از معاصران، نظر مرحوم حكيم، خوئى، امام خمينى و شهيد صدر، نقل شده است.
در پايان كتاب نيز گزارشى كوتاه از زندگى آن دسته از اَعلامى كه نامشان در كتاب آمده است، آورده شده.20
آغاز دايرةالمعارف مقدمه اى دراز دارد كه در آن، (نياز به قانون گذارى و فقه، امتيازات قوانين اسلامى، شيوه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و برجستگيهاى آن، فشرده اى از تاريخ فقه و اصول، روش مؤلف در دايرةالمعارف، انگيزه هاى وى از تأليف اين اثر و ويژگيهاى آن) به تفصيل بيان شده است.
مؤلف در مقدمه، درباره تاريخ آغاز كار و انگيزه تأليف اين اثر، چنين مى نگارد: (پس از احساس نياز شديد به وجود دايرةالمعارف فقه و اصول شيعى به دليل غربت، مهجوريت و مظلوميت آن در مجامع علمى جهانى، از ده سال پيش (1405هـ.ق) كار دايرةالمعارف را از اصول فقه آغاز كردم؛ طرحهاى گوناگون را اجرا و با مشورت استادان آنها را تعويض يا تكميل نمودم. پژوهش پيرامون عناوين و اصطلاحات اصولى اين انديشه را به وجود آورد كه همين روش را در مورد فقه نيز اجرا كنم. از اين رو نخست پنج هزار اصطلاح فقهى را گردآوردم و به طور فشرده آنها را توضيح دادم. در اين ميان شمار اصطلاحات رو به افزايش بود تا اينكه به سال 1409هـ. ق قرارداد نوشتن دايرةالمعارف را با (مجمع انديشه اسلامى) امضا نمودم.)21
چاپ اين دايرةالمعارف با اينكه به گونه اى چشم نواز است، امّا كاستيهايى نيز دارد كه دقت بيشترِ دست اندركاران را مى طلبد،از آن جمله اينكه در اندازه حاشيه هاى سفيد اطراف هر صفحه و فاصله هاى ميان ستونها و ميان عناوين، زياده روى شده است كه خود موجب افزايش حجم دايرةالمعارف گرديده است. بهتر بود ـ مانند ساير دايرةالمعارفها ـ در اين موارد صرفه جويى بيشترى به عمل مى آمد و مطالب زيادترى در هر صفحه آورده مى شد تا انبوه اصطلاحات و توضيحات دايرةالمعارف سبب ضخامت و حجيم بودن هر جلد و كثرت جلدها نشود.
دوم آنكه عنوان اصلى هر بحث مى بايست بالاى هر صفحه آورده مى شد تا خواننده به آسانى به هنگام ورق زدن آن به مطلب دلخواه خود دست يابد.
سوم آنكه چاپ مستقلّ (الملحق الاصول) مناسبتر مى نمايد، زيرا در شكل موجود اگر كسى بخواهد تنها از عناوين فقهى آن استفاده كند، بايد ملحق اصولى را نيز تحمل كند. عكس مطلب نيز صادق است.
چهارم آنكه بهتر بود براى بخش تراجم نيز فهرستى ولو اجمالى آورده شود.
در پايان به مؤلف محترمِ دايرةالمعارف، دست مريزاد گفته و اميدواريم هرچه زودتر مجلدات بعدى آن به زيور طبع آراسته گردد.

 

پاورقي:
1. محمدعلى انصارى، الموسوعة الفقهية الميسرة، قم، مجمع الفكر الاسلامى، چاپ اول، 1415ق، ص43ـ51.
2. آيا غربيان مبتكر دايرةالمعارف به گونه الفبايى بودند يا دانشمندان مسلمان در اين مورد نيز گوى سبقت را از آنان ربودند؟ اين موضوع پژوهش درخورى را مى طلبد و از قلمرو اين مقاله خارج است؛ اجمالاً عالمان و مؤلفان اسلامى آثارى از اين دست داشته اند؛ براى نمونه رجوع شود به كتاب ارزنده (الحدود والحقايق) تأليف قاضى صاعد بريدى آبى، كه اصطلاحات كلامى را به صورت معجم آورده است. البته در صورتى كه اين نظم معجمى از آن مؤلف باشد و نه محقق. (الحدود والحقايق، آبى، قم، مطبعة الاسلام).
3. درك عميق و بهنگام اين نكته بود كه موجب شد رهبر انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى با صدور حكمى، اقدام به تأسيس تشكيلاتى جهت تأليف دايرةالمعارف فقه شيعى نمود و حضرت آيت الله سيد محمود هاشمى را به مسؤوليت اين امر خطير منصوب كرد. محققان و علاقه مندان فقه ناب محمدى انتشار نخستين مجلدات آن را انتظار مى كشند.
4. موسوعة الفقه الاسلامى المقارن، گروهى از استادان فقه اسلامى [در مصر]، المجلس الاعلى للشئون الاسلامية، قاهرة، 1386هـ، ج1.
5. الموسوعة الفقهيه الميسرة، ص82 ـ 95.
6. الموسوعة الفقهية الكويتية، الكويت، وزارة الاوقاف والشئون الاسلامية، الطبعة الثانية، 104هـ.ق 1983م، ج1، تا عنوان (ابهام) و(ابوان).
7. همان، عنوان (البدعة).
8. همان، عنوان (التوبة).
9. همان، ج1، ص160ـ161.
10. همان، ص164ـ166.
11. همان، ص142ـ170.
12. همان، ص195.
13. در دايرةالمعارف فقه كويتى عناوين بحث از ابراء نظام و ترتيب ديگرى دارد و پس از تأمل و دقت روشن مى شود كه ترتيب آن فنى و درست نيست به عنوان نمونه بحث از حقيقتِ ابراء كه قبول است يا ايجاب و قبول متقدم بر بحث از احكام آن است. (دايرةالمعارف فقه كويتى، ج1، ص142ـ152).
14. الموسوعة الفقهية الميسرة، ص153ـ169. ضمناً هيچ كدام از عناوين هفتگانه اخير در دايرةالمعارف فقه كويتى نيامده است.
15. عنوان (إبراء) از عناوينى است كه در باب (هبات) فقهاى شيعه بدان اشارتى كرده اند و سرعنوان و زيرعنوانهاى آن به صورتى يكى از ابواب فقهى نيامده است و تنها احكام آن را به طور پراكنده در ابواب گوناگون فقه آورده اند (سلسلة الينابيع الفقهيه، على اصغر مرواريد، ج12).
16. الموسوعة الفقهيه الكويتيه، ج1، ماده آداب الخلاء….
17. الموسوعة الفقهيه الميسرة، ماده آداب….
18. در مقدمه كتاب آمده است كه قواعد فقهى در ضمن عناوين فقهى خواهد آمد در جلد نخست به اين وعده وفا شده است و قاعده اتلاف ص208ـ219 و احسان ص323ـ327 مورد بحث قرار گرفته است.
19. الموسوعة الفقهيه الميسرة، ص425ـ650.
20. مؤلف در واقع در اين مورد متأثر از دو موسوعه فقهى جمال عبدالناصر و كويتى بوده است. چه آنان در آخر هر مجلد گزارشى كوتاه از زندگى اعلام نامبرده در آن ارائه داده اند. جناب انصارى شرحى مختصر از زندگى هشتاد نفر از رجال شيعه را با استفاده از نُه منبع نگاشته است (ص563ـ607).
21. همان، ص66ـ73 .

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 4
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست