responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 11  صفحه : 4

الهيّات شفا و شرح آن
غرويان محسن

به بهانه انتشار درسهاى استاد مطهرى ـ ره ـدرباره الهيّات شفااهميّت ابن سينا
در مشرق زمين, فلسفهيونانى هيچ گاه مفسرى با عمق و دقت ابن سينا نداشته است. ابن سينا, فلسفهارسطو را با آراء مفسران اسكندرانى او و فلسفهنو افلاطونى تلفيق كرد و با نبوغ خاص خود, آنها را با نظر يكتاپرستى اسلام آميخت و به اين طريق, در فلسفهمشايى مباحثى را وارد كرد كه در اصل يونانى آن سابقه نداشت. ابن سينا با تمام احترامى كه براى فلسفهيونانى قائل بود همواره سعى داشت تا افكار فلسفى خود را با اصول اسلامى تطبيق دهد. از اين رو, تا آنجا كه برايش امكان پذير بود براى نزديك كردن فلسفهيونانى ـ كه به عقيدهاو از چراغ نبوت نورانى بود ـ به دين اسلام, كوشيد. بر اثر اين كوشش است كه فلسفهابن سينا پخته ترين و كاملترين بيان فلسفهمشايى در عالم اسلام به شمار مى آيد.1
برخى گفته اند: اهميت شيخ, در فلسفه, طب و ديگر علوم به خاطر ابتكارات او نيست; زيرا شيخ در فلسفه, پيرو ارسطوست و چيز تازه اى نياورده است ولى انصافاً مسائل را پخته تر گفته و گاهى هم با معارف اسلامى و تعليمات دينى تطبيق كرده است. اهميت بوعلى, بيشتر از نظر كثرت تصانيف و كلاسيك كردن فلسفه و طب است. چه او فلسفه را تحت نظم صحيحى درآورد و در نهايت سادگى در دسترس عموم گذاشت. براى كلاسهاى مختلف و طبقات گوناگون محصلين كتاب تصنيف كرد. براى هر يك از مبتدى و متوسط و منتهى در هر يك از فنون از آثار شيخ مى توان كتاب انتخاب كرد. براى هر يك از طبقات تندفهم و كندفهم و متوسط كتاب دارد. از همين جهت است كه آثار او بيش از همه در تعليم و تعلّم مورد استفاده قرار گرفت و از هزارسال پيش تاكنون از ردهآموزشى, خارج نشده و در مدارس جزو برنامه است. بوعلى در طب, جالينوس ايران و عرب است. در فلسفه, آثارش براى طبقات بعد جاى كتابهاى ارسطو را گرفته است. كتابهاى شيخ, از اسناد فلسفه به شمار مى رود. دانشمندان بر آنها شروح نوشته اند و در اختلافات, به اقوال او تمسك و استدلال كرده اند. تقريباً ده قرن است كه فلاسفه, سرگرم گفته هاى اويند. ابن خلدون مى گويد: (و تجد الماهر منهم (فلاسفه) عاكفاً على كتاب الشفا و الاشارات و النجاة) (المقدمة, طبع پاريس, ج3, ص117).
بوعلى, بزرگترين فيلسوف اسلامى است, چه اگر او را از تاريخ فلسفه, برداريم نه تنها جايش خالى مى ماند بلكه بى مبالغه بايد گفت فلسفه را از معارف اسلامى برداشته ايم, زيرا اگر بوعلى برود, فيلسوفان بزرگ ديگرى هم كه از شاگردان و پيروان مكتب اويند, همگى حذف خواهند شد. اگر بوعلى نبود, خواجه نصير و شرح اشارات; ميرداماد و قبسات; و ملا صدرا و اسفار و صدها فيلسوف و كتاب فلسفه ديگر هم نبود. بى گزاف اگر اين فيلسوف ايرانى نبود, شرق كسى را نداشت كه به رخ فلاسفهغرب بكشد2.
ابن سينا, نقش فرشتهنگهبان يا ملك حافظ را در علم و ادب اسلامى داشته و هر وقت و هر جا كه پيشرفتى در يكى از شاخه هاى علم و فلسفه در جهان اسلامى پيدا شده, اثرى از وى در آن پيشرفت ديده مى شود. وى بر هر يك از چهره هاى برجستهقرن پس از خود, تأثير گذاشته است. ميراث سينايى از نسلى به نسل ديگر انتقال يافت تا به دورهسلاطين صفوى رسيد و در اين دوره كتابهاى چندى توسط فيلسوفانى چون صدرالدين دشتكى و غياث الدين منصور شيرازى و جلال الدين دوانى تأليف شد كه در همهآنها اثر انديشهابن سينا ديده مى شود.
مطالعهابن سينا فقط جنبهتاريخى ندارد; و او نه تنها با وارد شدن در جرگهقهرمانان فرهنگى و داستانهاى توده اى به عالى ترين درجهافتخار رسيده و به عنوان بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلام در قرنهاى متوالى مورد تكريم و احترام بوده, بلكه امروز هم چنين منزلتى را داراست و به صورت طبيب و حكيمى صاحب نظر, زنده است.3كتاب شفا
ابن سينا در همهعلوم زمان خود ـ بويژه در معقولات ـ كتاب يا رساله, تأليف كرده است, به طورى كه از وى بيش از صد جلد كتاب باقى مانده است كه از مهمترين آنها كتاب (الشفاء) و (قانون) د ر طب است.
كتاب شفا را در 18 جزء در ابواب علوم و فلسفه يعنى: منطق, رياضيات, طبيعيات و الهيات پرداخته است.4
دو جلد طبيعيات و الهيات شفا, در ايران چاپ سنگى شده است. قسمت منطق شفا, دقيق ترين و مفصل ترين كتابهاى منطق اسلامى است كه تعليم و تعلّم آن, همواره مورد توجه قرار گرفته و مى گيرد. قسمت رياضى اين كتاب, شامل اصول هندسه و حساب (ارشماطيقى) و موسيقى و علم هيئت است.
در هندسه و نجوم و حساب و موسيقى شفا, شيخ برخى تصرفات تازه در عقايد متقدمان انجام داده و مسائلى تازه بر مباحث گذشتگان بويژه بر (المجسطى) افزوده است.
طبيعيات آن, حاوى بحث در (السماع الطبيعى) و (السماء و العالم) و (الكون و الفساد) و (افعال و انفعالات) و (معادن و آثار علويه) و (نفس) و (نبات) و (حيوان) است و در قسمت (نبات) شيخ اقوال ارسطو را نقل و شرح و تأييد كرده است.الهيات شفا
اين قسمت كتاب, شامل ده مقاله است كه دربارهاين موضوعات بحث مى كند: اقسام موجودات, جوهر و عرض, ماده و صورت, وحدت و كثرت, تقدم و تأخر, قدم و حدوث, نوع و جنس و فصل و اقسام علل آنها, مبدأ اوّل و كيفيت صدور اشياء, مبدأ و معاد, و لزوم اطاعت از پيامبر و امام. كه در ضمن بحثها, سياست و تدبير منزل و اخلاق هم مورد تحقيق قرار مى گيرد. و چون كتاب بسيار دقيقى در حكمت و فلسفه است, از زمان شيخ تا به امروز مورد مطالعه و درس و تدريس قرار گرفته است. قسمت طبيعيات و الهيات آن, در تهران به سال 1303 چاپ شده است.
اين كتاب, ميان سالهاى 1907 و 1909 به وسيله(هورتن (Horten) به آلمانى ترجمه شد. بعضى قسمتهاى آن نيز به انگليسى و فرانسه ترجمه شده است. اين كتاب را (ابوعبدالله محمدبن الاديب التجانى) صاحب (تحفة العروس) شرح كرده و (عبدالحميد بن على الخسروشاهى) (درگذشته652ق) آن را مختصر كرده است.5
برخى, كتاب شفا را به عنوان شاهكار مشايى ابن سينا دانسته و آن را مفصلترين دايرة المعارف علمى مى شمارند كه در ميان همهزبانهاى عالم, به دست يك نفر نوشته شده است. 6 شگفت آنكه گفته اند وى بخش طبيعيات و الهيات شفا را تنها در مدت بيست روز در اصفهان نوشته است.7روش نويسندگى ابن سينا
قلم شيخ ـ ره ـ در الهيات شفا بسيار سنگين است و عبارتهاى آن بسيار مغلق و پيچيده است. به طور كلى روش نويسندگى عربى ابن سينا در نخستين آثارش دشوار است و يك دست نيست; تنها در مدت اقامت دراز در اصفهان بود كه چون نوشته هاى وى مورد انتقاد كارشناسان در ادبيات قرار گرفت, به تحصيل زبان ادبى عربى پرداخت و روش نويسندگى او صيقل خورد و كامل شد. كتابهايى كه پس از اين دوره از زندگى تأليف كرده است ـ مخصوصاً (الاشارات و التنبيهات) ـ گواه بر اين تغيير است.8
عالمان متعددى, شفا را شرح و يا تخليص كرده اند. برخى فقط دربارهالهيات آن و كسانى, در قسمتهاى ديگر آن, كتابها نگاشته اند. محقق نستوه, استاد محمدتقى دانش پژوه در ديباچه اى كه بر كتاب (نجات) شيخ الرييس ـ ره ـ نگاشته اند نام 28 تن از دانشمندانى را كه دربارهشفا كار كرده اند, آورده است:
1 ـ ابن زيله: تلخيص شفا
2 ـ ابوالعباس فضل لوكرى بروى: (بيان الحق بضمان الصدق) كه گزيده اى است از شفا و از نگارشهاى فارابى
3 ـ شمس الدين ابومحمد عبدالحميد بن معين خسروشاهى تبريزى: گزيده اى از شفا
4 ـ حسن بن مطهر علامهحلى: كشف الخفاء فى شرح الشفا
5 ـ غياث الدين منصور دشتكى شيرازى: مغلقات الهيات الشفاء
6 ـ شاه طاهر كاشانى دكنى شاگرد محقق خفرى: حاشيهالشفاء
7 ـ ميرزاجان حبيب اللّه باغنوى شيرازى: حاشيه بر جواهر و اعراض شفا
8 ـ شاه قوام الدين حمزهشيرازى: حاشيهالهى شفا
9 ـ ميرزا ابراهيم همدانى: حاشية الشفاء
10 ـ محمدباقر داماد استرآبادى: حاشية الشفاء
11 ـ احمدبن زين العابدين عاملى اصفهانى: مفتاح الشفاء و العروة الوثقى فى شرح الهيات كتاب الشفاء
12 ـ صدرالدين محمّد شيرازى: شرح و تعليقه بر شفا در دو جزء جداگانه, يكى بر طبيعى و ديگرى بر الهى
13 ـ عبدالغفار گيلانى: حاشيه بر شفا
14 ـ ميرزا ابراهيم شيرازى: حاشية الشفا
15 ـ محقق محمدباقر سبزوارى: حاشيه بر شفا
16 ـ ميرمحمّد معصوم قزوينى: حاشيه بر الهى شفا
17 ـ آقاحسين خوانسارى: حاشية الشفاء
18 ـ مولى اولياء: حاشيه بر شفا
19 ـ مولى سليمان: حاشيه بر شفا
20 ـ ميرزا محمد بن حسن شيروانى: حاشية الشفا
21 ـ جمال الدين محمد خوانسارى: حاشيه بر طبيعيات شفا
22 ـ ميرزا عبدالله افندى تبريزى اصفهانى: حاشيه بر شفا
23 ـ بهاءالدين محمد اصفهانى فاضل هندى: عون اخوان الصفا فى تلخيص الشفا (على فهم كتاب الشفا)
24 ـ قوام الدين محمّد سيفى قزوينى: حاشية الشفاء
25 ـ محمدعلى حزين اصفهانى: حاشية الشفاء
26 ـ مهدى بن ابى ذر نراقى كاشانى: شرح الشفاء
27 ـ ميرزا ابوالحسن جلوهزوارى اصفهانى تهرانى: حاشيه بر شفاء
28 ـ سيد عبدالعظيم لنجانى اصفهانى: نورالعرفاء فى شرح الهيات الشفاء9
در پيشگفتار آقاى دكتر مهدى محقق بر شرح الهيات شفا به نقل از ملا مهدى نراقى آمده است كه: ابن رشد نيز كتاب به نام (فى الفحص عن مسائل وقعت فى العلم الالهى فى كتاب الشفاء لابن سينا) نوشته است.10درسهاى الهيات شفا از استاد مطهرى
كسانى كه آثار فلسفى مى خوانند و با كتابهاى استاد شهيد مطهرى ـ رضوان الله عليه ـ سر و كار دارند, اذعان دارند كه آن فيلسوف گرانقدر, در بيان فلسفهاسلامى و تقرير مطالب, حقاً استادى هنرمند بود و مسائل پيچيدهفلسفى را آن چنان راحت بيان مى كرد كه شاگردان احساس مى كردند فلسفه خواندن و فلسفه فهميدن هرگز دشوارى ندارد و اينكه گفته اند فلسفه, مشكلترين دانشهاست, سخنى نابجاست.
در گذشته وسايل و ابزار لازم براى ضبط گفتار استادان و انديشمندان وجود نداشت, ولى از نعمتهاى زمان ما دستگاههاى ضبط صدا و تصوير است. شكى نيست كه استادان در هنگام القاى شفاهى دروس, دستشان بازتر است و توضيح و شرح كافى در بيان مطالب مى آورند ولى در كتابت كمى مقتصدانه عمل مى كنند. از اين رو امتياز كتابهايى كه متن گفتار استادان و مؤلفان محسوب مى شود در اين است كه دانشجويان و خوانندگان راحت تر مطالب را مى گيرند و فهم مى كنند. اين امتياز در پاره اى آثار مرحوم مطهرى ـ ره ـ مثل (شرح مبسوط منظومه و تا حدودى در كتاب حاضر هويداست.
دروس الهيات شفا, پاره اى از درسهاى استاد است كه ايشان, نخست در يكى از حجره هاى مدرسه مروى تهران و سپس در منزل القاء كرده اند. آنچه واقعاً جاى تأسف است اينكه اين درسها از ابتدا ضبط نشده و اينك از مقاله چهارم ـ آن هم به صورت ناقص ـ در اختيار علاقمندان قرار مى گيرد.
در چاپ نخست اين كتاب, نكاتى چند به نظر مى رسد كه ذيلاً بدانها اشاره مى كنيم:
الف) مقالهچهارم الهيات شفا, مشتمل بر سه فصل است: فى المتقدم و المتأخر و فى الحدوث, فى القوة و الفعل و القدرة و العجز و اثبات المادة لكل متكوّن, فى التام والناقص و مافوق التمام و فى الكل و فى الجميع. امّا آنچه در كتاب حاضر, تحت عنوان مقالهچهارم آمده فقط شامل فصل سوم است, آن هم بسيار مختصر و ناقص. ناشر محترم, در يادداشت خود آورده است كه مطالب مقالهچهارم و پنجم, متن خلاصه بردارى نسبتاً دقيق مرحوم شهيد دكتر قندى ـ ره ـ است. امّا به نظر مى رسد كه در مقالهچهارم, يا اصل درس و بيان استاد در فصل سوّم كوتاه و گذرا بوده و يا خلاصه بردارى به صورت ناقص و غير دقيق انجام گرفته است.
ب) مقالهپنجم, مشتمل بر 9 فصل است و در كتاب حاضر همهعناوين 9 فصل مذكور, مطرح شده است, امّا توضيحات در واقع يادداشتهاى پراكنده و مختصر خلاصه نويس شهيد ـ ره ـ است, نه بيانات كامل استاد ـ ره. از اين رو گاه, كمبودهاى روشنى در نقل مطالب ديده مى شود; مثلاً در صفحه42 آمده است: (مقولات ده گانه كامل عبارتند از: جوهر, كم, كيف, اَين و… كه خود جوهر به جوهر عقلانى, جوهر نفسانى و جوهر جسمانى منشعب مى شود). مى دانيم كه جوهر به پنج قسم تقسيم مى شود و نه به سه قسم. گويا نويسندهجزوه از ماده و صورت فاكتور گرفته و به جاى اينكه با ذكر سه نقطه (…) به اين دو قسم هم اشاره اى داشته باشد, طورى نگاشته است كه خواننده مى پندارد اقسام جوهر سه تاست.
مخفى نماند كه ناشر محترم در پاورقى صفحه41 تذكر داده اند كه چون مباحث اين قسمت از اينجا تا صفحه145 به صورت يادداشت بردارى از مباحث استاد بوده است, به نحو اجمال و اختصار مى باشد.
ج) از صفحه145 تا 158 كتاب, گويا متن گفتار استاد است و لذا واضح و رساست. ناشر محترم, ترجمهمرحوم فروغى از فصل 14و13 از فن اول كتاب طبيعيات شفا را نيز در صفحات 159 ـ 168 و 195 ـ 204 كتاب حاضر ضميمه كرده اند تا مطالب استاد, تتميم و تكميل گردد.
د) مقالههفتم, مشتمل بر سه فصل است: فصل اول در وحدت و كثرت و اقسام تقابل است. فصل دوم و سوم, عمدتاً دربارهنظريه(مُثُل) و نيز قول فيثاغوريان در باب تأليف اشياء از عدد است. استاد مطهرى ـ ره ـ به تفصيلى در خور دربارهاين سه فصل بحث كرده اند و در موارد متعددى, متن عربى شفا نيز در ضمن شرح آمده است.
حاصل آنكه مطالب اين كتاب از صفحه145 تا به آخر ـ به استثناء دو فصل 13و14 از طبيعيات ـ را مى توان به عنوان شرح استاد ـ ره ـ بر الهيات شفا, تلقى كرد ولى آنچه را دربارهدو فصل 4و5 آمده است, اگر يادداشتهايى پراكنده از دروس استاد بدانيم, بى جا نگفته ايم.
بجاست در اينجا از تلاشهاى ناشران آثار استاد شهيد مرتضى مطهرى ـ ره ـ تشكر كنيم و تقاضا كنيم كه افكار و انديشه ها و مكتوبات آن حكيم انديشمند را ناب و خالص در دسترس علاقمندان اين مرز و بوم قرار دهند.

 

پانوشتها:
1 ـ هنرى توماس, بزرگان فلسفه, ترجمه فريدون بدره اى.
2 ـ دانشنامه علايى, تصحيح و تعليق احمد خراسانى,مقدمه.
3 ـ سيد حسين نضر, سه حكيم مسلمان, ترجمه احمد آرام (فصل ابن سينا).
4 ـ على اصغر حلبى, تاريخ فلاسفه ايرانى, به نقل از آداب اللغة العربيه, جرجى زيدان, ج2, ص337.
5 ـ قبلى به نقل از كشف الظنون, حاجى خليفه, ج2, ص64; طبقات الاطباء ابن ابى اصيبعه, ص6 ـ 445, چاپ بيروت; نيز ر.ك ديباچه دانشنامه علايى/صفحه (لب); ايضاً ر.ك: ديباچه نجات, محمد تقى دانش پژوه, ص94
6 ـ سه حكيم مسلمان, ص26
7 ـ ديباچه دانشنامه علايى ص(له)
8 ـ سه حكيم مسلمان, 26
9 ـ النجاة من الغرق فى بحر الضلالات, ابن سينا, با ويرايش و ديباچه محمدتقى دانش پژوه, انشارات دانشگاه تهران 75 ـ 78
10 ـ شرح الالهيات من كتاب الشفاء, مهدى بن ابى ذرالنراقى, به اهتمام دكتر مهدى محقق, تهران, 1365, ص سيزده.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 11  صفحه : 4
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست