اين جمله، يعنى اين كه امام(ع) مىخواهد علامتى تعيين كند تا معلوم شود يك بريد رفت و يك بريد برگشت، مساوى هشت فرسخ است؛ چون يك روز زمان مىبرد و در سير يك روزه با شتر هشت فرسخ طى مىشود.
اما خبر فضل بن شاذان، يعنى روايت دوم و سوم از رواياتى كه حاكم و مفسّر ساير روايات فرض شده بود و مقياس زمانى را مقياس حقيقى قرار داده بود نه مقياس مكانى را:
انّما وجب التقصير فى ثمانية فراسخ لا أقلّ من ذلك و لاأكثر، لأنّ ثمانية فراسخ مسيرة يوم للعامّة و القوافل و الأثقال فوجب التقصير في مسيرة يوم؛
نماز در هشت فرسخ كوتاه است نه كمتر از آن و نه بيشتر؛ زيرا هشت فرسخ براى مردم و قافلهها و براى حمل بارها مسير يك روز است و در مسير يك روز، نماز كوتاه است».
و در علل الشرايع و عيون اخبار الرضا(ع) اين عبارت اضافه شده است: «و قد يختلف المسير، فسير البقر انّما هو أربعة فراسخ....» امام(ع) در اين روايت تأكيد مىكند كه فقط در هشت فرسخ، نماز كوتاه مىشود، نه كمتر و نه بيشتر. اين تأكيد، تقريباً صريح در آن است كه موضوع حقيقى كوتاه شدن نماز، سير هشت فرسخ است. بنابراين تعليلى كه در اين مقام آمده است، براى بيان حكمت است نه علّتى كه در حقيقت موضوع باشد و بود و نبود حكم دائر مدار آن باشد.
رواياتى كه در مورد علل احكام وارد شده است، به طور غالب صرفاً حكمتها و مصلحتها را بيان مىكنند و اين موجب انتزاع موضوع جديدى براى حكم و اسقاط موضوع اوّل از موضوعيت نمىشود. علاوه بر آن كه خبر مذكور از نظر سند اشكال دارد. بنابراين هيچ حديثى در مقام باقى نمىماند كه ادعا شود حاكم بر روايات مقياس مكانى است و مقياس زمانى را اثبات مىكند، مگر صحيحه عبداللّه بن يحيى كاهلى:
انّه سمع الصادق(ع) يقول في التقصير في الصلاة: بريد في بريد أربعة و عشرون ميلاً، ثمّ قال: كان أبي(ع) يقول: إنّ التقصير لم يوضع على البغلة السفواء و الدابة الناجية و إنّما وضع على سير القطار؛ (33)
(33) من لايحضره الفقيه، ج1، ص436، ح1368؛ وسائل الشيعه، ج8، ص452، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح3.