است. تنها مقياسى كه مىتوانستند در بيشتر سفرها با آن، فرسخها را معين كنند اين بود كه مدت زمان سير را امارهاى براى اندازهگيرى مسافت قرار دهند. باتوجه به اين دو نكته مىتوان گفت: آنچه عرف از جمع بين اين روايات مىفهمد آن است كه اندازهگيرى سفر با فرسخ، اندازهگيرى واقعى است كه كم و زياد ندارد. امّا اندازهگيرى با روشنايى روز، اندازهگيرى امارهاى است براى آن كه معلوم كنند چند فرسخ طى شده است. بر اين اساس، ائمّه(ع) روشنايى روز را نشانهاى قرار دادند تا با آن، مقدار سير را مشخص كنند و اين علامت را به لحاظ سير قافله شترانى كه براى حمل و نقل در آن زمان مرسوم بوده تعيين كردهاند. پس مقياس قرار دادن سير شتران بدان سبب نبود كه سير شتران براى مسافران شناخته شدهتر از سير اسب بود و بيشتر سفرها با شتر انجام مىگرفت، بلكه بدين سبب بود كه سير شتران در عرف آن زمان مطابق با هشت فرسخ در روز بوده است.
شاهد اين مدعا، آن است كه پيشتر اشاره كرديم كه روشنايى روز در روزهاى بلند با روزهاى كوتاه بسيار تفاوت دارد، ولى آنچه همواره ثابت بوده و به نسبت بلندى و كوتاهى روز تغيير نمىكرده، اين بوده كه ساربانها، شتران را در هر روز دو منزل سير مىدادند كه هر منزل يك بريد ناميده مىشد. در حالت عادى نه بيشتر از آن سير مىدادند و نه كمتر، چه در روزهاى بلند، مثل روزهاى تابستان و چه در روزهاى كوتاه مثل روزهاى زمستان؛ بر همين اساس، اين مقدار مسافت را مسير يك روز ناميدند. در رواياتى كه تعابيرى مانند مسير روز يا روشنايى روز يا دو بريد يا بريد در بريد آمده است، همه اشاره به چيزى دارند كه نشان دهنده تحقق سير هشت فرسخ است.
با اين بيان، تفسير روايت چهارم از رواياتى كه حاكم فرض شده بود، روشن مىشود و آن روايت محمد بن مسلم از امام باقر(ع) است:
«سألته عن التقصير قال: في بريد. قال: قلت: بريد؟ قال: إنّه إذا ذهب بريداً و رجع بريداً فقد شغل يومه (32)؛
از امام در مورد كوتاه شدن نماز پرسيدم، فرمود: دريك بريد. گفتم: در يك بريد؟ فرمود: وقتى يك بريد برود و برگردد يك روز او پُر مىشود».