دارند، و علت آن را هم اجتهاد و رأى ائمه(ع) بيان كرده است.
از مطالبى كه مرحوم شيخ دربارؤ ابنجنيد فرمود، به دست مىآيد كه ايشان همان گونه كه روش اصحاب حديث را ردّ نمود با روش آنان كه به عقل در استنباط احكام بيش از حد ميدان مىدادند، به مخالفت برخاسته است. بدين خاطر بايد شيخ مفيد را بنيانگذار يك خط فكرى جديد در استنباط احكام شرعى فرعى دانست.
2 ـ تفاوت روش فقهى شيخ مفيد با ابن أبى عقيل
تفاوت چشمگيرى بين روش فقهى شيخ مفيد با شيوؤ ابنابى عقيل ديده نمىشود. زيرا همانگونه كه در حالات ابنابى عقيل(ره) نوشتهاند، ايشان هم مثل شيخ مفيد(ره) داراى منهج اجتهادى بوده و مسائل اصولى را از مسائل فقهى جدا كرد، و كتابى در اصول به نام المتمسّك بحبل آل الرّسول به رشته تحرير درآورد. ابنابىعقيل عقل را در استنباط احكام به عنوان منبع معرّفى نمود و در عين حال بسان ابنجنيد افراط نكرد تا مورد حمله فقهاى شيعه قرار گيرد. گواه اين مطلب عدم اعتراض مرحوم شيخ مفيد بر ابنابىعقيل است. بلكه مرحوم شيخ مفيد به نقل از نجاشى از او تعريف نموده است. عبارات نجاشى(ره) چنين است:
سمعت شيخنا أباعبداللّه(ره) يكثر ثناء على هذا الرجل. (38)
تنها تفاوت بين اين دو فقيه اين است كه ابنابى عقيل منهج فقه اجتهاد را بنا نهاد و سپس مرحوم شيخ مفيد آن را پرورش داد.
آرا و فتاواى نادر شيخ مفيد(ره)
1 ـ نادرترين فتواى ايشان، فتوائى است كه در كتاب المسائل الطّوسيّه در جواب شيخ طوسى (ره) فرموده است:
مايقولُ سيّدنا الشيخ الجليل المفيد ـأطال اللّه بقائه وكبت أعدائهـ في رجل طلّق إمرأته تطليقة واحدة بشهادة رجلين مسلمين عدلين (ولم يراجعها) حتى