بهوجود آورد تا در امور مهم و حساس تصميمگيري کنند. شهيد مطهري با نهايت دقت، رعايت اصول تقيه و مخفيکاري با اين هيئت مرتبط بود و آنچنان با فراست، کارداني و تدبير پيش ميرفت که وقتي دستگير شد ساواک نتوانست چيزي بهدست آورد و ناگزير، وي را آزاد کرد.
آن شهيد در سالهاي پس از 1342 با تلاشي گسترده به تبيين فرهنگ اسلامي در جامعه پرداخت و رسالت تدوين فرهنگ انقلاب و آگاه ساختن نسل جوان را عهدهدار شد. فعاليت در حسينيه ارشاد و مسجدالجواد نقطه اوج کوششهاي فرهنگي استاد در سالهاي 1342 تا 1350 بود. سرانجام با بسته شدن اين کانونهاي مقاومت ديني توسط ساواک در سال 1351 و دستگيري استاد و سپس ممنوعالمنبر شدنش، مشکلاتي فراوان براي شهيد مطهري، در آن مقطع حساس و اوج خفقان و اختناق بوجود آمد. فعاليتهاي سياسي شهيد مطهري چنان براي رژيم شاه مهم و اساسي بوده است که ساواک از کارگزاران خود ميخواهد درباره فعاليتهاي او گزارشهايي مستمر تهيه کنند.[1]
پس از تبعيد امام به نجف، شهيد مطهري ارتباط خود را به وسيله نامه و... با رهبر انقلاب ادامه داد. در سال 1355 استاد مطهري عازم عتبات عاليات شد و پس از زيارت بارگاه امام حسين(عليه السلام) در کربلا، به نجف رفت و پس از زيارت مضجع مقدس حضرت علي(عليه السلام) به ديدار امام خميني(رحمه الله) شتافت. او مدت يک هفته در نجف ماند و با امام درباره مسائل نهضت، حوزههاي علميه و دانشگاهها به گفتوگو پرداخت.[2]
[1] در سند شماره 16161/20 مورّخ 1/5/1349 که از سوي سپهبد مقدم معدوم، مديرکل اداره سوم ساواک صادر شده، چنين آمده است:
«چون در نظر است که جهت نامبرده [شهيد مطهري] تحقيقاتي فراهم گردد، علي هذا خواهشمند است دستور فرماييد با تمام امکانات موجود از مشاراليه مراقبت و نتايج حاصله را مستمراً به اين اداره کل اعلام دارند تا به موقع دربارهاش تصميم مقتضي اتخاذ گردد» (مجله اعتصام، ش 49، ارديبهشت 1365).
[2] مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 1، ص 11؛ مطهري مطهر انديشهها، ج 2، ص 631 و نيز ج1 ص313؛ و شهيد مطهري مرزبان بيدار، ص 151.