شهيد مطهري در جامعه روحانيت مبارز نيز حضوري فعال داشت و جزو مؤسسان اين تشکل بود. جامعه روحانيت مبارز عمدهترين کارها را در ارتباط با تظاهرات مردم، راهپيماييها، جلسات بزرگ و مهم و سخنرانيها، برنامهريزي و هدايت ميکرد و شهيد مطهري در جلسات آن، فعاليتي مؤثر و قابل توجه داشت.[1] شهيد مطهري سفري نيز به پاريس داشت که در پي آن با امام ملاقات کرد و امام مسئوليت تشکيل شوراي انقلاب اسلامي را به عهده ايشان نهاد.[2]
در بحبوحه انقلاب اسلامي که اعتصابها اوج گرفت و مردم ايران بر اثر اعتصاب کارکنان شرکت نفت از نظر سوخت دچار مشکل شدند، شهيد مطهري براي رفع اين تنگنا طرحي پيشنهاد کرد که به تصويب امام خميني(رحمه الله) رسيد و رضايت مردم را فراهم آورد.[3]
پس از ورود امام به فرودگاه مهرآباد، خير مقدمي که استاد مطهري نوشته بود، خوانده شد. چنين تنظيم شده بود که وقتي امام به بهشت زهرا ميرود تا براي ميليونها نفر از علاقهمندان و مبارزان سخنراني کند، در آغاز پدر يکي از اعضاي گروهک منافقين
[1]سيماي استاد در نگاه ياران، ص 34 ـ 35. [2] در جمعه 14 مهر 1357 امام به دليل فشارهاي دولت عراق و پس از جلوگيري دولت کويت از ورود ايشان به آن سرزمين، به کشور فرانسه هجرت نمود و در دهکدهاي حوالي پاريس که نوفل لوشاتو نام داشت اقامت گزيد. در اين دوران شهيد مطهري به ديدار امام آمد. شهيد صدوقي ميگويد: «هنگامي که امام در پاريس تشريف داشتند و بنده هم در خدمت امام بودم، آنچه فهميدم اين بود که امام به فکر بکر مرحوم آيتالله مطهري بينهايت اعتماد داشت و در کليه کارهاي مربوط به پيروزي انقلاب با ايشان هم در شور قرار ميگرفت» (شهيد مطهري، مرزبان بيدار، ص 180). [3] دکتر علي مطهري فرزند آن شهيد ميگويد:
«در آستانه اجراي اين طرح برخي به طور ضمني اعتراض داشتند که اين کار از شور انقلابي ميکاهد. استاد مطهري در پاسخ آنها فرمود: اين کار دو حسن دارد: يکي اينکه عملاً ثابت کنيم که انقلاب از نظر ما چنانکه کمونيستها ميگويند به معناي انفجار نيست که سعي کنيم فشار وارده بر مردم افزايش يابد، تا خودبهخود به حرکت درآيند و جامعه به حالت انفجار رسد بلکه انقلاب اسلامي از ايمان و عقيده نشئت ميگيرد و ميتوان در ضمن انقلاب اصلاحاتي نيز به عمل آورد. حُسن دوم اينکه تاکنون همه اعمال ما جنبه منفي داشته است؛ يعني منحصر به تخريب نظام حاکم بوده است و اکنون وقت آن است که کار اثباتي هم انجام دهيم، تا دنيا بفهمد که عملاً حکومت در دست امام است و مردم از ايشان فرمان ميبرند» (سرگذشتهاي ويژه از زندگي شهيد مطهري، ج 1، ص 149).