نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 94
اعلاميهاى صادر يا اعتراضى كند در تمام مواردـ طرف اعتراض و مخاطب معترض، دولت بود نه شخص شاه. اگر گاهى هم تلگرافهايى به خود شاه مخابره مىشد، با تشريفات و القاب خاص و ادبيات ويژه و الحان خوش با او سخن گفته مىشد. به طور مثال مىگفتند كه ذات همايونى دستورى بفرمايند كه از اين كار جلوگيرى كنند؛ البته تا زمانى كه شاه تخريب مقدسات را آشكارا آغاز نكرده بود، امام هم با او طبق عرف صحبت مىكرد؛ ولى پس از اينكه مبناى شاه بر تخريب بناى اسلام قرار گرفت، امام نيز سدّ القاب و احترام ويژه به شاه را شكست و آن ادبيات را بر هم زد و به طور رسمى شاه را طرف خطاب، عتاب و تخطئه خود قرار داد. او تصميم گرفت كه مبارزه را اينگونه ادامه دهد؛ يعنى مبارزهاى مستقيم برضد شاه و دستگاه سلطنت.
درس امام را تعطيل كردند
از اين پس كه مبارزه با نوه داداشبيگ قزاق[1] تن به تن شد، قيام امام مرحله جديدى را به خود ديد. دستگاه استبداد، درس ايشان را كه در مسجد مرحوم بروجردى برگزار مىشد، تعطيل كرد؛ درِ مسجد را بستند و نگذاشتند كه امام در آن مكان مقدس تدريس داشته باشد. يك يا دو روز، درس در صحن كهنه برقرار بود كه باز مأموران دربار از در و ديوار آمدند و جلوگيرى كردند. با اين وصف، امام تدريس را در خانه آغاز كرد. خانه او، مركز رفت و آمد و نشست و برخاست شد. از قم، تهران و شهرستانهاى ديگر به اين منزل مىآمدند؛ «بيرونى» آن در عمل، مركز مبارزه شد و امام نيز نماز جماعت را در همين خانه اقامه مىكرد. اين بدان معنا بود كه ايشان به اين امر (تجمع آنچنانى) راضى است؛ همينگونه هم بود؛