نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 93
مىكنم با چه مجوز قانونى در دو ماه قبلـ به بازار تهران حمله كرديد؟ با چه مجوزى جمع كثيرى را به حبس مىبرند؟ با چه مجوزى، بودجه مملكت را خرج رفراندم معلومالحال كرديد؟ در صورتى كه رفراندم از شخص شاه بود، با چه مجوز مأمورين دولت را كه از بودجه ملت حقوق مىگيرند، براى رفراندم شخصى التزاماًـ به خدمت وارد داشتند؟ با چه مجوزى در دو ماه قبلـ بازار قم را غارت كرديد و به مدرسه فيضيه تجاوز نموديد؟ با چه مجوز...؟ با چه مجوز...؟ و... .
من اكنون قلب خود را براى سرنيزههاى مأمورين شما حاضر كردم؛ ولى براى قبول زورگويىها و خضوع در مقابل جبارىهاى شما حاضر نخواهم كرد. من به خواست خدا، احكام خدا را در هر موقع مناسبى بيان خواهم كرد و تا قلم در دست دارم، كارهاى مخالف مصالح مملكت شما را بر ملا مىكنم...».[1]
امام با صادر كردن اين اعلاميه، به طور رسمى در برابر دستگاه استبدادى سلطنت ايستاد و مبارزه سختى را آغاز كرد. اين كار امام در آن زمان، امر بسيار خطرناكى تلقى مىشد. تا جايى كه ما آگاهى داشتيم، هيچ فرد ديگرى را ياراى چنين كارى و نه جرأت چنين اقدامى نبود.[2] اگر شخصى مىخواست كه
[1] صحيفه امام، ج 1، ص 177 ـ 179. [2] حضرت آيتالله جوادى آملى مد ظله العالىـ به اين مضمون مىفرمود: «در همان ايام يك جلسهاى كه خيلى از بزرگان حضور داشتند و از اين حركت امام خبردار بودند؛ يكى از آنان، در حالى كه دهانه چپقش را بر كف دستش مىكوبيد، به امام عرض كرد: آقاى فلانى! اين كار محال است؛ چون با شاه طرف هستيد؛ و طرف شدن با شاه كه شوخى نيست؛ يعنى با دُم شير بازى مكن!» (احمدى خواه).
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 93