responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 24

بسيار باارزش است كه خدا به بنده‌اى اين چنين سلام بگويد. وقتى حضرت نوح(عليه السلام) پيام سلام را شنيد، چه حالى داشت! عبارتى به نظر نمى‌رسد كه بتواند آن حال نوح(عليه السلام) را بيان كند و به تصوير بكشد.[1] تعبير شاعرانه‌اى بهتر از اين نيست كه خدا به بنده‌اش بفرمايد: «سلام من بر تو باد!» آن هم، نه فقط در اين جهان؛ بلكه در همه حال و همه‌جا!

5. علت «بزرگداشت» حضرت نوح در قرآن

 

خداى سبحان در ادامه «بزرگداشت» حضرت نوح، مى‌فرمايد كه إِنّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين؛ يعنى ما نيكوكاران را اين‌گونه پاداش مى‌دهيم. هر كه كار نيكويى انجام دهد، از چشم ما مخفى نمى‌ماند؛ پاداش او را مى‌دهيم و يادش را زنده مى‌داريم. آنچه سبب شد كه ما بر حضرت نوح «سلام» بفرستيم و ياد او را زنده بداريم، اين بود: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِين؛ او، از بندگان با ايمان ما بود؛ يعنى بنده‌اى نيكوكار با ايمانى كامل.

بنگريد كه نزد خدا، چه چيزى ارزش دارد؟ وقتى خدا مى‌خواهد از بنده‌اى تعريف كند، از چه چيز او تعريف مى‌كند؟ از قيافه‌اش يا از ديگر ارزش‌هاى مادى و معنوى او؟ هيچ‌يك از اين‌ها، ملاك ارزش نيست؛ بلكه آنچه شايسته تمجيد است و ارزش دارد، «ايمان» است: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِين. ايمان كه در همه مؤمنان، كم و بيش وجود دارد؛ ولى اين‌كه خدا درباره نوحِ پيغمبر مى‌فرمايد: «او با ايمان و از بندگان مؤمن ما است»، نشانه اين است كه «ايمان» حضرت، آن قدر


[1] حافظ:

مژده وصل تو كو كز سر جان بر خيزم *** طاير قدسم و از دام جهان برخيزم

به ولاى تو اگر بنده خويشم خوانى *** از سر خواجگى كون و مكان برخيزم

نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست