نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 149
گفتيد و چرا چنان پيغام داديد؛ و چرا اين خشونتها را به اسلام نسبت داديد؟! مسلمانان بىجرأت براى آن كه در تيررس اين تهمتها قرار نگيرند، احكام دين را بيان نمىكنند، مىگويند: «جوّ فرهنگى مساعد نيست». اين بىشهامتى بعضى آن هم در جمهورى اسلامىـ در بيان يك حكم بود؛ اما در آن روز (رژيم گذشته) تمام احكام اسلام چنين بود. كسى جرأت نمىكرد بگويد كه من بايد نماز بخوانم يا بايد فلان غسل شرعى را بكنم و يا بگويد كه محرم و نامحرمى داريم. اين امور، مايه تمسخر و برچسب تحجر بود!
مبادا فراموش كنيد كه انقلاب، چه بركاتى براى جامعه اسلامى به همراه داشته است. بىانصافند آنان كه اين حقايق را نمىبينند. در همين شهر،[1] چه ميزان مشروبفروشى، مى و ميكده بود؟ چه اندازه قمارخانه و چقدر عشرتكده وجود داشت؟
به بركت حركت چه كسى، لانهها و منازل جرم و جنايت تعطيل شد. اكنون در گوشه و كنار فسادهايى پنهانى و قاچاقى انجام مىگيرد؛ ولى آن روز اين مسائل و فواحش علنى بود. آشكارا چه فسادهايى در كنار بارگاه ملكوتى امام رضا(عليه السلام)، مرتكب مىشدند؛ به گونهاى كه برخى از خيابانهاى مشهد، با خيابانهاى پاريس چندان فرقى نداشت!
سرانجام به بركت اين حركت امام بود كه مسلمانان به اصل خويش باز گشتند؛ هويت و شخصيت خود را يافتند و توانستند بگويند كه ما مسلمانيم و بر اين مسلمانى هم افتخار مىكنيم. به بركت امام، شخصيتهاى بزرگى مانند بعضى از
[1] اسم اين شهر مقدس را به اين جهت آوردهاند كه محل برگزارى مراسم بزرگداشت امام و سخنرانى حضرت ايشان، در آن ديار مقدس «طُوى» بوده است.
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 149