نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 115
البته من برخلاف ترديد او در اين شعر و به سنت قضاوت بندگى، او را مستحق دوزخ مىشمارم، و اين حكم را بر اساس پايان عبرتآموزى كه او براى خود رقم زد، صادر مىكنم.
اكبرشاه از اولين بنيانگذاران پلوراليسم دينى و مؤسس فرقه التقاطى «دين الهى» بود. وى تحت تأثير شيخ مبارك كه از عالمان بزرگ آن زمان بودـ و فرزندش ابوالفضل، فرقه جديدى را تأسيس كرد. فرقه مزبور نفسپرستى، شهوت، اختلاس، نيرنگ، افترا، ستم، ارعاب و غرور را نهى مىكرد. كشتن حيوانات را عملى قبيح مىشمرد و آزادگى، بردبارى، پرهيز از دلبستگى شديد به ماديات، دورانديشى، نجابت و ملاطفت را از اصول آيين خود مىدانست. اين فرقه نوزده عضو داشت و تلفيقى ذوقى از آيينهاى موجود آن زمان بود؛ از آيين هندو گرفته تا رفتار زرتشتى و آداب و سنن اسلامى. اين دين به نص آسمانى اعتقادى نداشت. با گذشت زمان نيز پيروان اندك خود را از دست داد و خيلى زود از يادها رفت؛ اما درباره اينكه چرا اكبرشاه مسلمان به يكباره تغيير مسلك داد، اين نقل قول شنيدنى است:
در زمان او علماى اهلسنت، موبدان زرتشتى، بزرگان هند و عالمان مسيحى و يهودى، در مجلسى كه هر شب جمعه در حضور او تشكيل مىشد، به مباحثه و مناظره مىپرداختند. در يكى از اين گفتوگوها علماى اهلسنت در حضور او يكديگر را لعن كردند. اين امر سبب آزردگى و دلزدگى او شد و از همانجا به فكر تأسيس آيينى جديد افتاد.
روحيه استكبارى اكبرشاه به همين جا پايان نيافت چراكه او
نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 115