با وجود چنين تأکيداتي، مشکلي که سبب تکروي مؤمنان و دلسوزان اسلام شده، اين است که از حدود يک قرن پيش تا به حال، چنين وانمودهاند که انجام کار اجتماعي در قالب تشکل، بايد بهصورت حزب باشد. از صدر مشروطيت تا به حال، احزاب کارنامه موفقي نداشتهاند. حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز بسياري از احزابي که تشکيل شدند، سرانجام مطلوبي نداشتند. بههرروي، اينگونه براي ما توجيه شده که فعاليتهاي سياسي و اجتماعي، يا فردياند يا حزبي و چون از کار حزبي نيز خاطره خوشي نداريم؛ فقط کار فردي انجام ميدهيم؛ غافل از اينکه راه سومي نيز هست. شيوه اسلامي همان است که خودِ امام(رحمهَ الله) به آن رسيد و آن ايجاد و تقويت تشکلهاي مذهبي و فعاليت اجتماعي در اين قالب است که متأسفانه دراينزمينه، پژوهش لازم و تلاش کافي صورت نگرفته است.
3. امر و نهي مسئولان و التهابآفريني در جامعه
بديهي است که بعضي از رفتارهاي ناهنجاري که در جامعه اسلامي سر ميزند، از ناحيه برخي مسئولان نظام است. ازاینروی وظيفه اقتضا ميکند که آنان نيز مخاطب امر به معروف و نهي از منکر قرار گيرند. از سوي ديگر، به فرمايش مقام معظم رهبري، نبايد افراد در جامعه اسلامي دست به اقدامي بزنند که به ايجاد التهاب در جامعه بینجامد. حال پرسش اين است که چگونه ميتوان هم به فريضه امر به معروف و نهي از منکر درباره مسئولان عمل کرد و هم از ايجاد التهاب در جامعه جلوگيري کرد؟ آيا اين دو با هم قابل جمعاند؟