شخص گناهکار، همچنان بر رفتار خود اصرار ورزيد، مراحل و مراتب ديگري پيش ميآيد.
3. برخورد اجتماعي با توطئه ها
گاه فضاي فرهنگي حاکم بر جامعه اينگونه نيست و انجام تکليف واجب، ارزش، و ترک آن، ضد ارزش تلقي نميشود و گناهکاران هيچ شرم و حيايي از ارتکاب گناه و معصيت به خود راه نميدهند. تا آنجا که با جسارت به گناه اقرار ميکنند و اگر به آنها گفته شود براي اجراي احکام، زحمتهاي زيادي کشيده شده، آشکارا خواهند گفت که ما احکام اسلام را نميخواهيم. در چنين فضاي فرهنگياي تظاهر به مخالفت با اسلام، زشتي خود را از دست داده است. شرايط حاکم بر جامعه عصر امام حسين(عليه السلام) نيز اينگونه بود: احکام قطعي اسلام ترک ميشد؛ حدود الهي تعطيل شده بود و کسي که از سوي معاويه نامزد خلافت بر مسلمانان شده بود، آشکارا شراب ميخورد و به اين کار تظاهر ميکرد.[1] در چنين اوضاعي احکام اسلامي، يکي پس از ديگري انکار ميشد و براي اندک مخالفتي با حکومت، بهآساني خون مسلمانان بر زمين ميريخت. نهي از منکر و موعظه نيز سودي نداشت. از همين روی امام حسين(عليه السلام) فرمود: فَعَلَي الإسلامِ السَّلامُ إذ قَد بُلِيَتِ الاُمَّه بِراعٍ مِثلَ يَزيد؛[2] «وقتي که مردم به حاکمي مثل يزيد مبتلا شوند، بايد فاتحه اسلام را خواند». البته در اواخر
[1] ر.ک: عليبنحسين مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج3، ص79. [2] عليبنموسيبنجعفربنمحمدبنطاووس الحسيني، اللهوف في قتلي الطفوف، ص18.