دشمنان فکري و عقيدتي اسلام پديد آمده، قرار نگيرند، تا دينشان ضعيف و ايمانشان سست نشود و در اصول و پايههاي دين شک نکنند. بخش عظيمي از اين مسئوليت بر عهده نهاد روحانيت است. روحانيان بايد بکوشند در اين زمينهها کتابهايي را در سطوح مختلف بنويسند؛ اساتيدي تربيت کنند؛ کلاسهاي مختلف، آموزشهاي حضوري و غيرحضوري، رسمي و غيررسمي، محدود و طولاني، کوتاهمدت و درازمدت فراهم کنند، تا جوانان بتوانند از اين امکانات بهرهمند گردند. اينگونه آموزشها بهمنزله امر به معروف و نهي از منکر بر ما واجب ميشود.
2. تذکر و موعظه
پس از تعليم جاهل، بايد کساني را به معروف امر کرد که از حکم و تکليف شرعي ناآگاه نيستند، ولي تکليف خود را انجام نداده يا مرتکب عمل منکري شدهاند. در چنین حالتی، آگاه کردن آنان به وظيفهشان لازم است. امام صادق(عليه السلام) دراينباره فرمود: إِنَّمَا يُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَيُنْهَي عَنِ الْمُنْکرِ مُؤْمِنٌ فَيَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ فَيَتَعَلَّمُ؛[1] «گاهي مؤمني امر به معروف و نهي از منکر ميشود و بدينترتيب موعظه شده، آن را ميپذيرد؛ گاهي نيز جاهل است و نميداند، و به اين شيوه ميآموزد».
در اين مرحله، شرط تأثير امر به معروف مطرح ميشود. البته گاه در جامعه فضايي حاکم است که احکام شرعي ارزش اجتماعي بالايي دارند