عمل نميکنند، مردم وظيفه دارند خود، اين تکليف را برعهده گيرند. در اصل نيز اين وظايف بر عهده مردم است، ولي شرايط پيچيده اجتماعي امروز اين وظايف را به دولت منتقل ساخته است. البته لازم است در اين مقام، وظايف دولت را توضيح داد، و اينکه آيا سلسله وظايفي وجود دارد که اصالتاً بر عهده دولت بوده، مردم در آن نقشي نداشته باشند؛ يا برعکس، سلسله وظايفي وجود دارد که خود مردم بايد انجام دهند، لکن چون از عهده مردم برنميآيد يا آنان بهقدر کافي داوطلب انجام دادن آنها نيستند، دولت به نيابت از مردم آنها را سامان ميبخشد. آموزش و پرورش از اموري است که بر عهده مردم است و آنان خود بايد بکوشند که معارف اسلامي را در جامعه رواج دهند، اما امروزه به لحاظ شرايط اجتماعي، بخشهايي از اين وظيفه بر عهده دولت گذاشته شده است و دولت بايد اين امور را سامان دهد و مردم نيز بايد از دولت انجام دادن آنها را مطالبه کنند. ازاینروی، اگر دولت به هر دليلي اين وظيفه را بهدرستي انجام ندهد، از دوش مردم ساقط نميشود.
هماکنون نيز يکي از وظايف مردم، بهويژه در شرايطي که دو نهاد آموزش عالي و وزارت ارشاد به وظيفه اصلي خود، بهطور کامل، عمل نميکنند، تعليم جوانان و نوجوانان است. منظور از اين تعليم واجب، تعليم امور ديني است. البته مسائل ديگر هم گاهي ضرورت پيدا ميکند؛ اما آنچه امروزه محور توجه ماست، و آن را از مصاديق امر به معروف و نهي از منکر ميدانيم، آموزههاي دينياند؛ يعني بايد جوانان آنچنان به معارف ديني مجهز شوند که بههيچوجه، تحت تأثير جوّ نامطلوبي که به دست