نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 199
دارند كه به راه راست هدايت شوند و عاقبت به خير گردند، امكان دارد زنان نيز پس از مدت زمانى كه در راه باطل رفتهاند حق و حقيقت را بيابند و به صلاح و سداد برگردند. بلقيس، ملكة سبا، نمونة قرآنى اين گونه زنان است. وى با آنكه پادشاه سرزمين سبا بود و به تعبير قرآن «وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ؛[1] همه چيز داشت و او را تختى بزرگ بود»، از خورشيدپرستى و كفر دست كشيد[2] و به مسير صحيح بازگشت: «قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛[3] گفت: پروردگارا، من بيشك به خود ستم كردهام و (اينك) همچون سليمان تسليم خداى متعال كه پروردگار جهانيان است، مىشوم». هرچند آيات قرآنى مشخص نمىكند كه بلقيس به چه مدارجى از كمال معنوى نائل شد، اما اين اندازه دلالت دارد كه وي نيكفرجام شد.
در يك خانواده ممكن است زن و شوهر هر دو صالح يا فاسد باشند و ممكن است در دو جهت مختلف سير كنند: زن صالح باشد و مرد فاسد، يا مرد صالح باشد و زن فاسد. اين چهار حالت هم ممكن است و هم واقع شده است. قرآن كريم براى هر يك از اين حالات نمونه يا نمونههايى ارائه مىفرمايد: آدم و حوا، ابراهيم و ساره، زكريا و زنش، عمران و همسرش (پدر و مادر حضرت مريم) و موسى و دختر شعيب، نمونههاى همسران صالح معرفي شدهاند. ابولهب و زنش نمونة همسران فاسدند. فرعون و زنش نمونة زنان و شوهرانى هستند كه راه خلاف يکديگر مىپويند: زن در مسير نيكى و مرد در راه بدي گام برميدارد. برعكس، حضرت نوح و لوط و همسرانشان نمونههاى زوجهايىاند كه با يكديگر مخالفاند: زن فاسد و مرد صالح است. درسي که از امكان و واقع شدن اين حالات چهارگانه مىآموزيم اين است كه زن، از لحاظ روحى