و مخفى را آشكار مىسازند. مطهرى حقايق مستور، مكتوم و فراموش شده را به عرصه فكر و انديشه مىآورد، توطئههاى دشمنان و بدعتهاى آنان را آشكار مىساخت و سنّتها و حقايق دينى را تبيين مىكرد. او هر بار قلم مىزد و صفحهاى را مىنگاشت، نورى در آسمان فكر و جهان انديشه مىآفريد. از همين رو است كه در آغاز انقلاب، كسى مانند مطهرى از ما گرفته مىشود، با وجود آن كه شخصيتهاى متعدد سياسى مشهورتر و مبارزتر از ايشان نيز وجود داشتند. آرى، بايد مردى از عرصه فرهنگ و انديشه برداشته شود تا شياطين بتوانند افكار انحرافى خويش را به جاى اسلام و حقيقت معرفى كنند؛ همان نقشههايى كه شياطين در طول تاريخ براى وارونه نشان دادن حقايق دين به كار مىگيرند. آنان همچنان به اين عملكرد انحرافى خويش ادامه مىدهند تا به گمان خويش مسير انقلاب اسلامى را مانند جريان مشروطيت منحرف كنند.
استاد مطهرى دورانديشى خاصى داشت و از مسايل دوران مشروطيت مطّلع بود. با وجود آن كه انقلاب اسلامى در آغاز پيروزى خويش بود و ما نمىتوانستيم خيلى از مسايل را پيشبينى كنيم، او در كتاب نهضتهاى اسلامى صد ساله اخير بر يك نكته تأكيد مىورزد و آن اين كه، انقلاب را اصلاحطلبان به وجود مىآورند، اما فرصتطلبان آن را منحرف مىسازند. از اين رو، او به انقلابيون راستين در باره نفوذ غربزدهها و انحراف حقايق اسلام و انقلاب هشدار مىداد.
3. پاسخ شهيد مطهرى به عوامفريبى مبلّغان مسيحى
شهيد مطهرى در چند كتاب خويش در باره «اهميت دفاع و جهاد از ديدگاه اسلامى» سخن گفته است. مبشّرين مسيحى در تبليغات خويش بر اين نكته تأكيد فراوان دارند كه: دين مسيحيت دين صلح و آشتى بوده، با جنگ و نزاع مخالف است. البته اين سخن آنان ابزارى در دست قدرتمندان و شياطين عالم واقع شده است كه دنيا را بازيچه سياست خويش قرار دادهاند. آنان از اين طريق ملتها را خام كرده و روحيه مقاومت و سلحشورى را از بين مىبرند، تا در نهايت بر آنان تاخته، آنها را برده خويش سازند. استاد شهيد مطهرى رضوان الله عليه به اين مسأله توجه خاصى نشان داد و در مقابل مسيحيان كه به نبود جنگ در دين مسيح افتخار مىكنند، مىگويد: اين افتخار اسلام است كه قانونى در باره «جهاد و دفاع» آورده است.