كتاب «جهاد» ايشان، مجموعه سخنرانىهاى آن بزرگوار در باره «جهاد و دفاع» است. در كتاب «آشنايى با قرآن» با طرح آياتى از كلام الله مجيد در باره اين موضوع، به شرح و تفسير آنها پرداختهاند. همچنين در پايان كتاب «تعليم و تربيت در اسلام» با اين كه عنوانش چندان با مباحث جهاد و دفاع ارتباط ندارد، بخشى را به اين مطالب اختصاص دادهاند و مطالب آموزندهاى در باره تأييد روحيه جهاد و شهادت در تربيت اسلامى مطرح فرمودهاند.
هر يك از سخنرانىها و كتابهاى مرحوم شهيد مطهرى برگى زرين در تاريخ فرهنگ اسلامى كشور ما است. ايشان در هر بخش از آثار خويش نكتههايى ناب را مطرح ساختهاند. آن گاه كه انسان آثار اين بزرگوار را مطالعه مىكند متوجه شخصيت بىنظير آن عزيز مىشود. از اين رو، دشمن كه نقشآفرينى مهم شهيد مطهرى را در عرصههاى فكرى و فرهنگى پيشبينى مىكرد، اين مغز نيرومند را در بهار انقلاب اسلامى نشانه گرفت. در واقع، دشمن با هدف قرار دادن مغز استاد مطهرى، مغز اسلام را هدف قرار داد. دشمن به خوبى پى برده بود كه با وجود زبان و بيان گوياى اسلام و نيز با وجود قلم توانا و راهگشاى امثال ايشان در ميدان فكر و انديشه اسلامى، شبپرهها نمىتوانند در عرصه فرهنگ اسلامى عرض اندام كنند. تا وقتى خورشيدى همچون مطهرى در آسمان مىدرخشد، جايى براى ظهور اين شبپرهها نيست. آنها بايد در فضاى تاريك و غبارآلود جولان دهند. از اين رو، مغز ايشان را هدف قرار داده، امتّ اسلامى را از وجود اين رادمرد بزرگ و انديشمند والامقام محروم ساختند. آنها پس از ترور ناجوانمردانه امثال مطهرىها است كه مىتوانند نقشههاى شيطانى خويش را عملى سازند و دستارهايى بر سر نااهلان گذاشته، آنان را با القاب «حجت الاسلام» و «آيت الله» مطرح كنند و قاضىالقضاتها و دادستانهاى مطرود را بر كرسى قضاوت و مسند فتوا نشانده، فتواى اعدام نظير شهيد آيتالله شيخ فضل الله نورىها را صادر كرده، بدعتهايى در ميان امت اسلامى بنيان نهند.
اگرچه همه علما، دانشمندان و گويندگان دينى خدماتى ارزنده و قابل تقدير ارائه داده و مىدهند، ولى مقام اين شخصيت بىنظير در ميان علما بسيار ممتاز بود. بسيار فرق است بين كسانى كه مطالب كليشهاى و تكرارى را بازگو يا بازنويسى مىكنند و كسانى كه نكتههاى پنهانى