فوق قابل مطالعه و اثبات نيستند و روشي ويژه ميطلبند. قضاياي تاريخي از ايندسته مسائلاند. براي پيبردن به اين حقيقت که در يکصد يا يکهزار سال پيش در نقطهاي از جهان چه اتفاقي رخ داده است، نه مقدمات و روش تعقلي کمک ميکند و نه از تجربه کاري ساخته است. تنها راه کشف چنين حقايقي، مراجعه به مطالبي است که توسط مورّخان، جغرافيدانان، و احياناً باستانشناسان، ديرينهشناسان و ديگر صاحبنظران دربارة آن حادثة خاص بيان شده است. اگر کساني که واقعهاي تاريخي را نقل کردهاند قابل اعتماد باشند، و شواهد مربوط بهاندازهاي زياد و اطمينانبخش باشد که ما را به يقين نزديک کند (مانند آنکه به حد تواتر برسد)، ميتوان به وقوع يک حادثة تاريخي با جزئياتي که نقل شده است اطمينان پيدا کرد. اين روش به «روش تاريخي» (يا نقلي) معروف است.
پاسخ به سؤال از روش تحقيق و اثبات مسائل دين ارتباطي تنگاتنگ و مستقيم با تعريف دين دارد. با عنايت به تعريف سهبخشي از دين (که شامل عقايد و اخلاق و احکام ميشود)، سؤال از روش را ميتوان به اين شکل بيان کرد که آيا هر سه بخش را ميتوان با يک روش بررسي و اثبات کرد، يا هر کدام از آنها روشي مخصوص به خود را ميطلبد؟ از آنجا که بخشهاي مختلف دين مطابق با اين اصطلاح، مسائل متنوعي را شامل ميشود، براي اثبات و تحقيق در هر بخش بايد از روش متناسب با همان موضوعات استفاده کرد، و متدي واحد براي شناخت و حل همة مسائل دين وجود ندارد،