نام کتاب : پيام مولا از بستر شهادت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 285
احياناً الفاظ و عبارات تندى نيز به كار مىبرد. البته او انسانى باتقوا و نسبتاً اهل فضل بود كه نماز شبش در سفر و حضر ترك نمىشد و اتفاقاً، همانطور كه عرض كردم، بر اساس همين تدين و علايق مذهبى هم بود كه نسبت به مسائل دينى و مراعات آنها حساسيت داشت. در هر صورت، يك بار خود من شاهد بودم كه يكى از بستگان مشتركمان به مناسبتى براى ديدن اين شخص آمده بود. از قضا آن شخص ملاقاتكننده ريشش را تراشيده بود. آن خويشاوند مذهبى و متدين ما كه اين آقا براى ديدن او آمده بود، طبق معمول با تندى و عصبانيت شروع به حمله و اعتراض كرد و ضمن حرفهايش گفت: اين چه كارى است كه صورتت را مثل شغال درست كردهاى؟! و خلاصه خيلى به آن بنده خدا بد و بيراه گفت و همين امر باعث شد كه او برخاست و رفت و بعد هم كلا رابطه بين آنها قطع شد.
چنين برخوردى قطعاً از مصاديق افراط در امر به معروف و نهى از منكر است. اولا، حرمت تراشيدن ريش از قطعيات و مسلّمات نيست و گرچه برخى فقها فتواى به حرمت دارند، اما بسيارى از فقها نيز فتوا ندادهاند و تنها احتياط كردهاند و احياناً شايد برخى نيز فتوا به جواز اين كار داده باشند. در هر صورت، اينگونه نيست كه حرمت آن قطعى و مسلّم باشد. ثانياً، بر فرض حرمت، در مقايسه با معاصى كبيرهاى از قبيل رباخوارى، غيبت، دروغ و برخى گناهان ديگر كه متأسفانه در جامعه ما كم و بيش رواج دارد، گناهى مانند ريشتراشى اصلا قابل ذكر نيست. آيا اين گناهان كبيره بالاتر است يا گناه صغيرهاى مثل ريشتراشى؟ كسى كه مبتلا به انواع گناهان كبيره است كه، براى مثال، يكى از آنها غيبت است كه گناه آن از هفتاد عمل فحشا بالاتر است، آيا براى اصلاح او بايد از دروغ و غيبت و رباخوارى شروع كنيم يا از ريشتراشى؟
نام کتاب : پيام مولا از بستر شهادت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 285