سخت ميآزارد. آنان در دنيا نيز با کفر و اعمال ناپسند پرده بر قلبشان ميكشند و خودشان را از درک حقايق و شنيدن حق محروم ميكنند و چراغ هدايت به رويشان خاموش ميگردد:
«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُون؛[1] کرند، لالند، کورند و به راه نميآيند».
بنابراين، با اينکه ديدار با خداوند در روز قيامت همگاني است؛ اما تعابيري در قرآن وجود دارد که گاه از آنها چنين برداشت ميشود که کفار و گنهکاران از اين بار عام بي نصيبند. دقت در اين آيات روشن ميسازد که مفاد آنها بهره نبردن از ملاقات با خدا و محروم بودن از عنايت و انس با پروردگار است. تعابير مشابهي نيز در برخي آيات قرآن وجود دارد كه جهنميان در قيامت نه زنده ميشوند و نه ميميرند: «ثُمَّ لا يَمُوتُ فِيهَا وَلا يَحْيَى.»[2] در حالي كه هر کسي يا زنده است و يا مرده و عقلاً غير اين ممکن نيست. اهل جهنم براي درك عذاب الهي بايد زنده باشند و هستند؛ اما منظور از آيه اين است که جهنميان حيات مطلوب ندارند. انسان حيات و زندگي را براي لذت بردن و بهرهمندي از منافع آن ميخواهد وگرنه زندگي آکنده از رنج، شکنجه و عذاب از مرگ بدتر است. حيات مطلوبْ ويژه مؤمنان و دوستان خداست و کساني که از آن محروم باشند مردهاند، حتي اگر از حيات ظاهري برخوردار باشند. حيات مطلوب، زندگي همراه با نور هدايت الهي و برخورداري از راهنماييهاي