يك از آن دو، با احتمال پيروزي ديگري يكسان است؛ اما اگر از آن دو گروه اطلاعات كافي داريم و ميدانيم فلان گروه پيشينه بيشتري دارد و از شرايط بهتر و مربي ماهرتري برخوردار است، اميد و احتمال پيروزي آن افزونتر است؛ زيرا در بيشتر موارد برخورداري از تواناييها، مهارتها و شرايط بهتر، باعث ظن به پيروزي آن گروه ميشود. و يا دانشجويي كه ميخواهد در آزمون از كتابي چهارصد صفحهاي شركت كند و ميزان موفقيت و اميد او به قبولي در آن آزمون به ميزان مطالعه آن كتاب بستگي دارد، اگر نيمي از كتاب را مطالعه كرده باشد، براي قبول شدن شك دارد، در نتيجه اميد چنداني به موفقيت خويش ندارد؛ اما اگر سيصد صفحه از آن كتاب را خوانده باشد، احتمال موفقيت او بيشتر است و در نتيجه اميدش براي قبول شدن بيشتر ميشود و هر اندازه احتمال موفقيت افزونتر گردد، اميد او نيز افزايش مييابد و اگر او همه كتاب را با دقت خوانده باشد، به موفقيت خود صد در صد اميدوار است. در كيفيت مطالعه نيز، اگر با شتاب و سطحي و بدون تمركز كتاب را خوانده باشد، اميد چنداني به موفقيت خويش ندارد؛ اما اگر با دقت و صرف وقت كافي و در شرايط مساعدي كتاب را خوانده باشد، به موفقيت خويش كاملاً اميدوار است.
بنابراين ظن كه از قبيل شناخت و اعتقاد است و با اميد كه به احساسات، روح و روان انسان مربوط است، همپايي و رابطه مستقيمي دارد و هر اندازه شناخت انسان به چيزي بيشتر باشد، اميدش به آن نيز افزايش مييابد و هر اندازه شناختش بدان كمتر باشد، اميدش نيز كاهش