3 ـ قدرت اجتماعى:كه با استفاده از شرايط اجتماعى و با بهرهگيرى از مايههاى روانى حاصل مىشود و براساس آن از انسانهاى ديگر استفاده مىكند.
4 ـ قدرت متافيزيكى:كه از همهى قدرتهاى ديگر، متمايز و ممتاز است و از روح و عنصر ماوراء طبيعى انسان ناشى مىگردد و در طبيعت يا غير طبيعت، تأثيراتى مىگذارد.
دستهى نخست يعنى قدرت فيزيكى، خود بر حسب موردِ به سه دسته تقسيم مىگردد:
الف: آن قدرت طبيعى كه انسان در طبيعت اِعمال مىكند.
مواهبى پيرامون انسان از آب و درختِ ميوه و امثال آنها موجود و آماده است؛ انسان تنها نيرويى بكار مىبَرَد و از آنها استفاده مىكند. در قرآن آيات بسيارى از اين نوع قدرت انسان در تصرّف طبيعت ياد مىكند؛ يكى آيهى جامع و كلى است در سوره:
لحن آيه، توحيدىاست يعنى: خدا براى شما چهار پايان را كه در آنها گرمى و سودمندى ست؛ آفريده است ولى ضمناً با قدرتى كه خدابه انسان داده است ازاين سودمندى استفاده مىگردد.
«دفء»، به معنى حرارت مطبوع و مطلوب است؛ در آيهاى ديگر منافع انسان از چار پايان توضيح داده مىشود.