تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاّ بِشِقِّ الأَْنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ. وَالْخَيْلَ وَالْبِغالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَزِينَةً وَيَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُون».
آنها هنگام رفت و برگشت به آغل براى شما جمالى دارند و بارهايتان را از شهرى به شهرى برمىدارند كه شما بى آنها بدان شهرها نمىرسيديد مگر با مشقّت. خداى شما مهربان و بخشنده است؛ اسبها و قاطرها و خرها براى سوارى شما و نيز آرايهى زندگيتان است. و او (ديگر) چيزها مىآفريند كه نمىدانيد.
و از پوست حيوانات برايتان خانههايى فراهم آورد آسانياب در سفر و حضر و نيز از پشم و كرك و موم آنها وسايل و كالاهايى بهنگام، [يا: هر يك به هنگام خويش و يا: تا هنگامى معيّن] آفريد. و به دنبال آيه مىفرمايد:
(و از آنها) برايتان پيراهنهايى كه شما را از گرما حفظ مىكند، آفريد و نيز لباسهايى كه شما ار از سختيها حفظ مىكند (مانند لباسهاى جنگى).
ج: استفاده از ساير انسانها:
اين نوع نيز، تا آنجا كه مربوط به قواى بدنى و نيروهاى فيزيكى است؛ در همين قسم، دستهبندى مىشود.
انسان تصرفّاتى (اعم از مشروع يا نامشروع كه در اينجا در صدد ارزيابى آن نيستيم) در انسانهاى ديگر مىكند كه گاهى براى بهرهگيرى و استمتاع است مثل تصرف مرد و زن در يكديگر و يا براى كمك است مثل گرفتن دست بيجارگان و يا تصرّف به قهر و ستم مثل قتل و جرح و دزدى و خيانت...
نمونهى تصرّف مطلوب كه زبان قرآن در زمينهى آن زبان ويّژهاى ست: