2) القاى الواح تورات از سوى موسى (ع) در اثر شدّت غضب از
گوسالهپرستى قومش در غياب وى:
ولمّا رجع موسى إلى قومه غضبن أسفا قال بئسما خلفتمونى من بعدى
أعجلتم أمر ربّكم وألقى الألواح ....
اعراف (7) 150
الواح در عصر طالوت
3) الواح موسى (ع) از جمله اشياى موجود در تابوت بنىاسرائيل عصر
طالوت:
وقال لهم نبيّهم إنّ اللّه قد بعث لكم طالوت ملكا ...* وقال لهم نبيّهم إنّ ءاية ملكه أن يأتيكم التّابوت فيه سكينة
مّن رّبّكم وبقيّة مّمّا ترك ءال موسى وءال هرون ....[1]
بقره (2) 247 و 248
برگرفتن الواح
4) برگرفتن الواح موسى از زمين به وسيله وى پس از فروكش كردن غضبش از
گوسالهپرستى بنىاسرائيل:
ولمّا سكت عن مّوسى الغضب أخذ الألواح ....
اعراف (7) 154
تعاليم الواح---) تورات
الوان---) رنگ
اله
إله از ألَهَ (پرستش كرد) به معناى مفعولى (معبود)، و نيز گفته شده
كه از الِه (متحيّر شد) است و خدا را إله گفتهاند، چون افهام و افكار درباره او
مُتحيّر است. [2] برخى هم گفتهاند: إله در اصل، ولاه
(عشق ورزيدن) بوده و «و» به همزه تبديل شده است. از اين جهت به خدا إله گفته شده
كه همه موجودات، مشتاق و عاشق اويند و نيز گفتهاند: اصل إله، لاهَ يلوهُ لياهاً
(مستور بودن) بوده است و خدا را از اين جهت إله گفتهاند كه از احساس و ادراك خلق
در حجاب است. [3] بيشترين كاربرد اين واژه در مورد
خداوند مىباشد و در اينجا به عنوان صفت الهى مدنظر است.
خداوند، اله حقيقى و يگانه:
أم كنتم شهداء إذ حضر يعقوب الموت إذ قال لبنيه ما تعبدون من
بعدى قالوا نعبد إلهك وإله ءابائِك إبرهيم وإسمعيل وإسحق إلها وحدا ونحن له
مسلمون.
بقره (2) 133
وإلهكم إله وحد لّاإله إلّاهو الرَّحمن الرَّحيم.
بقره (2) 163
[1] بنا به قولى مقصود از «بقيّة ممّا ترك ...» عصاى موسى (ع) و
شكستههاى الواح است. (مجمعالبيان، ذيل آيه)