نيز---) ابراهيم (14) 2؛ مريم (19) 37؛ انبياء (21) 18؛ ص (38) 27؛
زمر (39) 22؛ فصّلت (41) 6؛ زخرف (43) 65؛ جاثيه (45) 5؛ ذاريات (51) 60؛ طور (52)
11؛ مرسلات (77) 15 و 19 و 24 و 28 و 34 و 40 و 37 و 45 و 47 و 49؛ مطفّفين (83) 1
و 10؛ همزه (104) 1؛ ماعون (107) 4
هابيل
هابيل فرزند آدم و حوّاست. بعد از آن كه آدم عليه السلام به وحى
الهى ميراث نبوّت و علم را به هابيل واگذار كرد، قابيل نسبت به برادرش، حسد ورزيد
و بر او خشم آورد و گفت: من نسبت به او سزاوارترم، خداوند براى نشان دادن نادرستى
ادّعاى قابيل، به آن دو فرمان داد تا قربانى كنند و در نتيجه آن، قربانى قابيل
پذيرفته نشد و معلوم شد كه هابيل شايسته وصايت است و در پى آن قابيل با وسوسه
ابليس برادرش را به قتل رساند.[1] در اين مدخل از واژه «بنىآدم» و سياق برخى آيات استفاده شده است.
اراده هابيل
1. اراده هابيل بر آلوده نساختن دست خويش به خون برادر و گرفتار
نيامدن به پيامدهاى آن:
[1] . تفسير الصافى، ج 2، ص 28؛ بحارالانوار، ج 11، ص 245؛ تفسير
برهان، ج 2، ص 279، ح 13؛ قصص الانبيا، راوندى، ص 62-/ 68.
[2] . مفسّران (به جز حسنبصرى) اجماع دارند كه مراد از «ابنى آدم»
فرزندان صلبى حضرت آدم عليه السلام (هابيل و قابيل) هستند. (مجمعالبيان، ج 1-/ 2،
ص 282؛ روحالمعانى، ج 3، جزء 6، ص 282)