كس به اندازه استحقاق خود مىبخشد[1] و چون فيّاض است، ابتدايى براى فوايد و نهايتى براى عوايد او
نيست.[2] اين اسم و صفت الهى سه بار در قرآن از
زبان خود خداوند، و از جانب سليمان عليه السلام و اولواالالباب در مورد خداوند به
كار رفته است، همچنين اين وصف الهى به صورت فعلى نيز 13 بار در قرآن آمده است.
نيز---) ص (38) 9؛ ص (38) 35؛ انعام (6) 84؛ ابراهيم (14) 39؛ مريم
(19) 49 و 50 و 53؛ انبياء (21) 72 و 90؛ شعراء (26) 21؛ عنكبوت (29) 27؛ ص (38)
30؛ زخرف (43) 38؛ شورى (42) 49
وهب بن زيد
وهب بن زيد از احبار يهود بنىقريظه و از دشمنان كينهتوز
پيامبراكرم بود.[3] بنا بر نقلى آيه 108 بقره (2) در
مورد بهانهجويى و درخواستهاى نابجاى او و ديگر احبار يهود نازل گشته كه از رسول
خدا صلى الله عليه و آله خواهان نزول كتابى قابل قرائت براى خويش و جارى شدن
نهرهايى، جهت پذيرش اسلام و ايمان به پيامبر صلى الله عليه و آله شدند.[4]
وهب بن يهودا
وهب بن يهودا از سران و احبار يهود بود.[5] برخى مفسّران، نزول آيه 183 آلعمران (3) را در پى آن دانستهاند
كه وهب بن يهودا و جمعى ديگر از سران يهود به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند:
خداوند از ما پيمان گرفته كه به رسولان الهى ايمان نياوريم مگر اينكه آتشى از غيب
پديد بيايد و قربانى را بسوزاند.[6] همچنين شأن نزول آيه 18 مائده (5) را در ردّ پندار وى و ديگر
يهود دانستهاند كه تصوّر مىكردند، فرزندان خدا و از مقرّبان درگاه اويند.[7]
ويل
ويل در اصل به معناى قُبح، زشتى، عذاب و هلاكت است[8] و كسانى كه ويل را به معناى درّهاى
در جهنّم گرفتهاند، نخواستهاند بگويند: ويل در لغت به اين معنا وضع شده است.[9] لازم به يادآورى است كه در مدخل
«جهنّم»، (طبقات جهنّم) و مدخل «درّه»