9. عدم ضمان وكيل، در صورت امانتدارى و كوتاهى نكردن در انجام وظيفه
خويش:
... ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ
رَحِيمٌ.
توبه (9) 91
10. ضمانت وكيل، در صورت كوتاهى نمودن در انجام دادن وكالت خويش:
... ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ
رَحِيمٌ[7].
توبه (9) 91
[1] . نقل شده: «والعاملين عليها» از باب وكالت است. (الحدائق
الناضره، ج 22، ص 3)
[2] . به آيه مزبور بر مشروعيّت وكالت استدلال شده است. (الحدائق
الناضره، ج 22، ص 3؛ جواهرالكلام، ج 27، ص 347)
[3] . از جمله «فابعثوا احدكم» به مشروعيّت وكالت استدلال شده است.
(كنزالعرفان، ج 2، ص 69) در واقع اصحاب كهف، فردى را جانشين خود، در خريد قرار
دادهاند. (المهذّب البارع، ج 3، ص 29)
[4] . از آيه مزبور به مشروعيّت وكالت استدلال شده است.
(زبدةالبيان، ص 583؛ فقهالقرآن، راوندى، ج 1، ص 388-/ 389) با اين بيان كه «فتى»
به معناى خادم و يا وكيل است و چون يوشع بن نون كه همراه موسى عليه السلام بوده
است خادم نبوده است معلوم مىشود مقصود از آن وكيل است. (كنزالعرفان، ج 2، ص 69)
البته خود از اين استدلال پاسخ مىدهد.
[5] . برخى مفسّران بر آنند كه مقصود از «ما ملكتم مفاتحه»
كسانىاند كه وكيل و قيّم ديگران در امر آب، ملك و خانه باشند. اين افراد
مىتوانند بدون اذن خواستن، از خوراكيهاى موجود به مقدار مصرف شخصى استفاده كنند.
(التبيان، ج 7، ص 463؛ مجمعالبيان، ج 7-/ 8، ص 246؛ الكشاف، ج 3، ص 257)
[6] . علّامه حلّى در «تذكره» به اين آيه استدلال كرده است.
(مسالكالافهام، كاظمينى، ج 3، ص 86)
[7] . گفته شده: آيه ياد شده شامل وكالت و ... است
(الحدائقالناضره، ج 22، ص 107) و مفهوم آن مىرساند وكيل در صورت كوتاهى در انجام
مورد وكالت، ضامن است.