[1] . گفته شده: مقصود از «الّذى بيده عقدة النّكاح» مثل وكيلاست.
(زبدةالبيان، ص 583؛ كنزالعرفان، ج 2، ص 69)
[2] . كلمه «فتى» در اينجا بر خادم و وكيل اطلاق مىشود و چون
همسفر موسى، يوشعبننون بوده، متعيّن اين است كه حمل بر وكالت شود.
(مسالكالافهام، كاظمينى، ج 3، ص 86؛ المهذّب البارع، ج 3، ص 29؛ فقهالقرآن،
راوندى، ج 1، ص 388-/ 389)
[3] . گفته شده: جمله «فابعثوا احدكم ...» بر مشروعيّت وكالت دلالت
مىكند. (كنزالعرفان، ج 2، ص 69؛ زبدةالبيان، ص 583) در واقع، بقيّه افراد پول را
داده و فردى را جانشين خود در خريد قرار دادهاند. (المهذّب البارع، ج 3، ص 29)
[4] . برخى به آيه ياد شده بر مشروعيّت وكالت استدلال كردهاند.
(زبدةالبيان، ص 583؛ فقهالقرآن، راوندى، ج 1، ص 388-/ 389)