[1] . برداشت ياد شده بنا بر اين است كه فاعل در «قالوا» نمرود و
قوم وى باشند. (الكشاف، ج 3، ص 125؛ مجمعالبيان، ج 7-/ 8، ص 87)
[2] . مقصود از «حاجّ» مخاصمه و جدال است و از اين جهت به آن
احتجاج و محاجّه گفته شده با اينكه مجادله وى باطل بوده و هيچ حجّتى نداشته، زيرا
به زعم خودش داراى حجّت بوده است. (مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 635)
[3] . استدلال ابلهانه نمرود در احيا و اماته، بيانگر جهالت وى
است. (تفسير التحريروالتنوير، ج 3، جزء 3، ص 33؛ التفسير المنير، ج 3-/ 4، ص 29)