اسباط، جمع سبط است. سبط به فرزندِ فرزند (نوه) گفته مىشود. [1] برخى معتقدند: مقصود از اسباط، قبايل
بنىاسرائيلاند كه به دوازده فرزند يعقوب (ع) منتهى مىشوند و بسيارى از مفسّران
گفتهاند: اسباط، پيامبر بودهاند. مرحوم طبرسى گفته است: طبق مذهب ما، همه آنان
پيامبر نبودهاند؛ [2]
بنابراين، در آياتى كه از وحى يا ايمان به اسباط سخن مىرود، مقصود انبياى آنان
است؛ ولى در آيه 160 سوره اعراف، مقصود، تيرههاى مختلف بنىاسرائيلاند؛ به همين
جهت، اطّلاعات اسباط (پيامبران بنىاسرائيل) به اعتبار پيامبران آنان در اينجا، و
اسباط (تيرههاى بنىاسرائيل) در مدخل بنىاسرائيل به اعتبار تيرههاى گوناگون
آنان ذكر شده است.
اسباط (ع) و اتمام حجّت
1) اتمام حجّت خداوند بر مردم به وسيله اسباط (ع):
إنّآ أوحينآ إليك كمآ أوحينآ إلى نوح و النّبيّن من بعده و
أوحينآ إلى إبرهيم و إسمعيل و إسحق و يعقوب و الأسباط ...* رّسلا مّبشّرين و منذرين لئلّا يكون للنّاس على اللّه حجّة بعد
الرّسل ....
نساء (4) 163 و 165
انتساب اسباط (ع)---) همين مدخل، مسيحيان و اسباط، يهود و اسباط
(ع)
انذارهاى اسباط (ع)
2) اسباط، بيمدهنده به مردم، جهت اتمام حجّت بر آنان:
إنّآ أوحينآ ... والأسباط ...* رّسلا مبشرين و منذرين ... لئلّا يكون للنَّاس على اللَّه حجّة
بعد الرّسل ....
نساء (4) 163 و 165
ايمان به اسباط (ع)
3) ضرورت ايمان به احكام و معارف نازلشده بر اسباط:
قولوا ءامنّابالله ... وما أنزل إلى ... والأسباط ....
بقره (2) 136
قل ءامنّا باللّه ... ومآ أنزل ... والأسباط ....
آلعمران (3) 84
4) ايمان به اسباط و تعاليم آنان، ايمانى داراى صبغه الهى براى هر
مسلمان:
قولوا ءامنّا باللّه وما أنزل إلينا وما أنزل إلى ... والأسباط
...* صبغة اللّه و من أحسن من اللّه صبغة و نحن له ....[3]
بقره (2) 136 و 138
5) ايمان يهود و نصارا به آموزههاى اسباط و پيامبران، همانند ايمان
مسلمانان، سبب هدايت آنان:
و قالوا كونوا هودا أو نصرى تهتدوا قل بل ملّة إبرهيم حنيفا وما
كان من المشركين*
قولوا ءامنّا باللّه و ... و الاسباط ...* فإن ءامنوا بمثل ما ءامنتم به فقد اهتدوا ....
[3] براساس اينكه «صبغةاللَّه» مصدر نوعى و صفت براى «ايماناً»
محذوف باشد كه فعل «امنا» بر آن دلالت دارد، برداشت، قابل استفاده است.
(التحريروالتنوير، ذيل آيه)