اسَيد بن سعيه---) اسد بن عبيد

اسَيد بن كعب---) اسد بن كعب‌

اسير بن عروه‌

اسير بن عروه انصارى، از طايفه بنى‌ابيرق و از منافقان است. [1] برخى مفسّران، نزول آيات 105 و 113 نساء (4) را در پى گواهى دروغ وى و همدستانش دانسته‌اند كه با اين عمل، قصد به انحراف كشاندن پيامبر (ص) را داشته‌اند. [2]

اشراط الساعه---) قيامت‌

اشراف‌

اشراف، جمع شريف به معناى بزرگ‌قدر و اصيل و پاك‌نژاد و ... است. [3] منظور از آن در اين‌جا، بزرگان و صاحبان نفوذ از جهت قدرت و امكانات مادّى است. در اين مدخل از واژه‌هاى «ترف» و مشتقّات آن و «ملأ» و سياق آياتى كه اشرافيّت را برساند، استفاده شده است.

اهمّ عناوين: اشراف صدر اسلام، اشراف فرعونى، اشراف و آيات خدا، صفات اشراف.

آرزوهاى اشراف‌

1) اشراف صدر اسلام، آرزومند انعطاف پيامبراكرم (ص) براى سازش با آنان:

فلاتطع المكذّبين ودّوا لو تدهن فيدهنون مّنّاع لّلخير معتد أثيم عتلّ بعد ذلك زنيم أن كان ذا مال و بنين.

قلم (68) 8 14

ارتجاع اشراف‌

2) اشراف اقوام گوناگون، انسان‌هايى واپس‌گرا در برابر دعوت انبيا:

وكذلك ما أرسلنا من قبلك فى قرية مّن نّذير إلّاقال مترفوها إنّا وجدنا ءاباءنا على‌ أمّة و إنّا على‌ ءاثرهم مّقتدون.

زخرف (43) 23

استهزاى اشراف‌

3) اشراف امّت‌ها مورد استهزاى خداوند به علت رفتارهاى ظالمانه آنان:

وكم قصمنا من قرية كانت ظالمة وأنشأنا بعدها قوما ءاخرين فلمّآ أحسّوا بأسنآ إذا هم مّنها يركضون لاتركضوا وارجعوا إلى‌ مآ أترفتم فيه ومسكنكم لعلّكم تسلون ....

انبياء (21) 11 13

[1] الاستيعاب، ج 1، ص 190.

[2] جامع‌البيان، مج 4، ج 5، ص 360- 362.

[3] لغت‌نامه دهخدا.