responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 24  صفحه : 415

10. توبيخ مشركان از سوى خدا، به سبب اتّهام كهانت به محمّد صلى الله عليه و آله:

وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ‌ [1].

حاقّه (69) 42

11. دستور خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد صبر نمودن آن حضرت، در برابر اتّهام به كهانت از سوى مشركان:

وَ اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا [2].

مزمّل (73) 10

12. اتّهام كهانت به محمّد صلى الله عليه و آله، مورد تهديد خداوند:

... وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ‌ [3].

شعراء (26) 227

إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ‌ [4].

ذاريات (51) 8

ايمان به كهانت‌

13. ايمان و باور داشتن عدّه‌اى از يهوديان به كهانت:

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‌ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا [5] سَبِيلًا.

نساء (4) 51

تنزيه از كهانت‌

14. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مصون و پاك از هرگونه كهانت:

فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ.

طور (52) 29

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ‌ وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ‌ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ.

حاقّه (69) 40 و 42 و 43

15. منزّه بودن قرآن از كهانت:

وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‌ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا.

اسراء (17) 106

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ‌ وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ‌ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ. [6]

حاقّه (69) 40 و 42 و 43

16. كاهن نبودن پيامبر صلى الله عليه و آله، نعمتى از جانب خداوند در حق آن حضرت:

فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ. [7]

طور (52) 29


[1] . جمله «قليلًا ما تذكّرون» درصدد توبيخ مشركان به سبب نسبت كهانت به پيامبر صلى الله عليه و آله است. (الميزان، ج 19، ص 404)

[2] . اين آيه و مابعد آن عطف بر مدخول «فاء» در جمله «فاتّخذوه وكيلًا» است، پس معنا چنين مى‌شود: او را وكيل بگير كه لازمه وكيل گرفتن او اين است كه بر آنچه مى‌گويند و با آن تو را اذيّت و استهزا مى‌كنند به امورى از قبيل كهانت و شاعرى و ... صبر كنى. (الميزان، ج 20، ص 66)

[3] . مراد از ظلم در آيه شريفه، سخنان ركيك مثل شاعرى و كهانت نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله است. (مخزن‌العرفان، ج 9، ص 297)

[4] . مراد از «قول مختلف» سخنان ضدّ و نقيض كافران درباره پيامبر صلى الله عليه و آله كه گاهى او را كاهن، گاهى شاعر، گاهى مجنون و ... مى‌خواندند. (همان، ج 13، ص 306)

[5] . بر اين اساس كه مراد از «الّذين أوتوا نصيباً من الكتب» جماعتى از يهود و مقصود از طاغوت كهانت باشد. (مجمع‌البيان، ج 3-/ 4، ص 93؛ روح‌المعانى، ج 4، جزء 5، ص 83)

[6] . آيه شريفه اشاره به اين است كه كفّار مى‌گويند: اين قرآن‌سحر و كهانت است لكن خداى علّام، مؤكّداً مى‌گويد: ما قرآن را بر تو فرستاديم، قرآن نه از قبيل سحر است و نه از قبيل كهانت، بلكه از نزد پروردگار تو فرود آمده است. (مخزن‌العرفان، ج 14، ص 249)

[7] . اينكه خداوند، كاهن نبودن پيامبر صلى الله عليه و آله را به «بنعمة ربّك» مقيّد كرد، خواست تا بر خصوص آن جناب منّت بگذارد و بگويد كه تو نعمت خاصّى دارى و آن نعمت نمى‌گذارد در معرض كهانت باشى. (الميزان، ج 19، ص 18)

نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : مرکز فرهنگ و معارف قرآن    جلد : 24  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست