قريش، قبيلهاى از كنانه بود و نامگذارى آنان به اين نام بر اساس نام
پدرشان مىباشد، گرچه برخى قريش را همان فِهر بن مالك دانستهاند. بنابراين قريش
به كسانى گفته مىشود كه از فرزندان فهر باشند.
[2] برخى گفتهاند: قريش در جاهليّت گروههاى پراكندهاى بودند كه قصى بن
كلاب آنان را از نواحى مختلف جمع نمود و از همين باب قريش نام گرفتند. [3] لغت قريش فصيحترين لغات و نسب آنان
از بهترين نسبها است و رسول خدا صلى الله عليه و آله از همين قبيله است. [4] در صدر اسلام به قبايل مختلفى از جمله
بنىلوى، بنىسهم، بنىزهره، بنىعبدالدّار، بنىاميّه، بنىهاشم و ... قريش اطلاق
مىشده است. [5] در اين مدخل از واژه «قريش» و آياتى
كه با توجّه به شأن نزول درباره آنان است، استفاده شده است. بديهى است با توجّه به
مدخل «جاهليّت» و «شرك» برخى مطالب كه خارج از بحث قبيلگى باشد آنجا آمده است و در
اين مدخل، تنها به جنبه قبيلگى توجّه شده است.
اهمّ عناوين: عقايد قريش، كاروان تجارتى قريش.
استكبار قريش
1. درخواست نزول ملائكه بر خويش و ديدن خداوند از سوى كافران قريش،
برخاسته از روحيّه استكبارى و خودبزرگبينى آنان: