سازگارى داشته باشد استفاده مىشود البته با اين توجّه كه شأن نزول،
آيه را در مفهوم خاصى منحصر نمىكند؛ و آيه را از كليت خود خارج نمىسازد.
4. ظاهر كلمات قرآن براساس فهم عرف داراى حجيّت و قابل استناد است.
دعوت قرآن از مردم براى انديشه در آيههاى خود و توصيه به آنان براى عمل به مفاد
آنها، همچنين آن دسته از رواياتى كه مسلمانان را به مراجعه به قرآن و سنجش روايات
بر اساس آيات [1]، دعوت مىكنند، دليل گويايى بر اين
مبنا است. چنين دريافتى از قرآن، آنچنان متعارف و عقل پسند است در تمام جهان
اسلام جز شمار اندكى از فرقهها- مانند اخباريان و آنان كه از كلمات قرآن تلقى
نماد و سمبل دارند- بر آن تسالم دارند. اين شيوه، مبنا و اساس تفسير در دورههاى
گذشته بوده و جز در پارهاى از تفسيرهاى تأويلگرايانه و باطنى گروىهاى افراطى،
از آن تخطى نشده است.
5. در اين اثر سعى بر آن است كه به همه ابعاد كار كرد زبان عربى
توجّه شود و چيزى از نظر پوشيده نماند. از جمله قابليتهايى كه براساس قواعد نحو و
اصول بلاغت در ادبيات عرب، وجود دارد و مىتوان از آنها به آرايهها و يا شگردهاى
زبان ياد كرد، موارد زير است:
ذكر جملههاى معترضه؛ كاربرد متفاوت حروف عطف، استثناى مفرّغ، حذف
مفعول و ... ترقى و اعراض از مفهومى به مفهوم ديگر؛ التفات؛ تغليب؛ صنعت قلب؛
آوردن ماضى در جاى مضارع يا به عكس؛ كنايه؛ مجاز؛ استعاره؛ تمثيل و تشبيه؛
استخدام؛ اشاره و تلميح و ديگر صنايع لفظى و معنوى.
از اين نوع فنون و صنايع ادبى، در زبان عربى آنچنان فراوان است كه
مىتوان ادبيات عرب را با شكوهترين زبان براى جولان دانست. بديهى است كه به كار
گرفتن هر يك از قوانين بلاغت و صنعتهاى لفظى و معنوى، چيزى بر معنا مىافزايد و
يا زينتى بر آن مىآويزد.
اين گونه كاركردهاى زبانى، به مدلولها و مضمونهاى خاصى مىانجامد و
توجّه به ظرافتهاى آنها، محقق را در فهم دقيقتر و عميق آيات يارى مىدهد. گفتنى
است بيان احتمالهاى تفسيرى، چنانچه مبتنى بر قواعد ادبى و نحوى آيات هم باشد.
لزوماً به معناى گزينش آخرين معناى آيه نيست؛ بلكه بيشتر براى توجّه به ابعاد و
گستره معنايى قرآنكريم است. بسا كه همين احتمالهاى معنايى و چندگانگى در تركيب
يك عبارت، راه پژوهشگر را به سوى ژرفاى قرآن بگشايد و دست او را در راه يافتن به
مقصد مطلوب بگيرد. اگر چنين است. پس سزاوار آن است كه به هر يك از احتمالهاى
موجود در تركيب و فهم آيات، توجّه كافى شود و به راحتى از آنها نگذريم. كوشش
مؤلفان اين مجموعه، همگى بر آن بوده است كه چيزى از اين ظرايف و لطايف را فرو
نگذارند و تا آنجا كه در