آنها مىگويند: ما اگر گوش شنوا داشتيم يا انديشه مىكرديم جزء دوزخيان
نبوديم، اين- جاست كه به گناه خود اعتراف مىكنند، دور باشند دوزخيان از رحمت خدا»
(ملك 10 و 11)
آرى گناه بزرگ آنها همين است كه عقل خود را به كار نينداختند و به سخنان حق
گوش فرا ندادند، و به اين ترتيب درهاى معرفت و دانش را به روى خود بستند و درهاى
دوزخ را گشودند.
لحن آيه دوّم كه گناه را نسبت به دوزخيان مىدهد و آنها اعتراف مىكنند كه اگر
عقل خود را به كار انداخته بودند جاى آنان در دوزخ نبود اعترافى كه حاكى از ندامت
و پشيمانى است، دليل بر آن است كه آنها اين راه را با اختيار خود برگزيدند، و اگر
به زعم بعضى همچون فخر رازى آيه اوّل را دليل بر جبر گرفتهاند آيه دوّم مىتواند
مفسّر آن باشد چرا كه «الْقُرآنُ يُفَسِّرْ
بَعْضُه بعضاً».
به هر حال رابطه ميان «دوزخ» و «جهل» از ديدگاه قرآن مسلّم است و بحثهاى آينده آن را آشكارتر
مىسازد. [1]
***
27- جهل مايه سقوط آدمى است
«انَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِنْدَ اللَّه
الصُّمُّ الْبُكُمُ لا يَعْقِلُونَ؛ بدترين
جنبندگان نزد خداوند افراد كر
[1]. در حديثى از پيغمبر اكرم آمده
است كه فرمود خداوند به من چنين وحى كرد:
«انَّه مَنْ سَلَك مَسْلَكاً يَطُلُبْ فيهِ العِلم سَهَلْتُ له طريقاً الى الجنة؛ هركس در طريقى گام بگذارد كه علم و دانش طلبد راهى به سوى
بهشت براى او مىگشايم» (بحارالانوار، جلد 1، صفحه 173).