نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 9
از
آيات مختلف قرآن استفاده مىشود كه مشركان ثروتمند و خودخواه براى نخستين و آخرينبار
نبود كه چنين پيشنهادى را به پيامبر(ص)كردند،بلكه كرارا اين ايراد را داشتند كه
چرا پيامبر(ص)جمعى از بينوايان را گرد خويش جمع كرده است و اصرار داشتند آنها را
طرد كند.(ج 253/5-254.)
به معنى« دوركننده»در اصل از مادّه«طرد»به معنى«راندن و دور
كردن»است.اين آيه در حقيقت پاسخ به درخواست آن عده از قوم ثروتمند و مغرور نوح(ع)است
كه از او خواسته بودند تا افراد بىسروپا و بينوا را از خود براند و طرد كند تا
نزد او حاضر شوند، نوح مىگويد آنچه وظيفه من است اين است كه من پروبال خود را
براى همۀ حقجويان بگشايم«من هرگز ايمانآورندگان را طرد نخواهم كرد»من چه
اطلاعى از اعمال آنها دارم حساب اعمال آنها بر خداست و من نمىتوانم آنها را كه
اظهار ايمان كردهاند از خود برانم.
نوح بىآنكه در اين مسئله با آنها گلاويز شود،مىگويد من از آنها
چيز بدى سراغ ندارم و اگر هم چنين باشد كه شما مىگوييد حسابشان با خداست.(ج
256/5،ج 283/15.)
بر وزن«حرف»به معنى«پلك چشم»است و از آنجا كه به هنگام نگاه
كردن،پلكها به حركت در مىآيند اين كلمه كنايه از«نگاه كردن»(از گوشۀ
چشم)است و«طرفة العين» يعنى:يك گردش چشم.