نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 693
در اين
جا تنها به معنى داستان نيست،بلكه از نظر ريشۀ لغت به معنى جستجو از آثار
چيزى است و هر چيز كه پشت سر هم قرار گيرد،عرب به آن قصّه مىگويد و از آنجا كه به
هنگام شرح و بيان يك موضوع،كلمات و جملهها پىدرپى بيان مىشوند،اين كار را
«قصّه»ناميدهاند.
به هر حال خداوند مجموعۀ اين قرآن را كه با زيباترين شرح و
بيان و فصيحترين و بليغترين الفاظ و عالىترين معانى آميخته به عنوان احسن القصص
از آن نام برده است.
در روايات متعددى نيز مشاهده مىكنيم كه اين تعبير دربارۀ
مجموعۀ قرآن بهكاررفتهاست ،هرچند اين روايات به عنوان تفسير آيۀ
مورد بحث وارد نشده است.
مثلا در حديثى كه على بن ابراهيم از پيامبر(ص)نقل كرده،مىخوانيم:وَ
احْسَنُ الْقَصَصِ هٰذَا الْقُرآنِ.«بهترين قصهها اين قرآن است»[1].
در كتاب روضۀ كافى،در خطبهاى از امير مؤمنان على(ع)چنين نقل
شده است كه:
ان احسن القصص و ابلغ الموعظة و انفع التذكر كتاب اللّٰه عزّ
ذكره.«بهترين داستانها و رساترين موعظهها و سودمندترين تذكرها كتاب خداوند متعال
است»[2].
ولى پيوند آيات آينده كه سرگذشت يوسف را بيان مىكند با آيۀ
مورد بحث آنچنان است كه ذهن انسان بيشتر متوجه اين معنى مىشود كه خداوند داستان
يوسف را«احسن القصص»ناميده است و حتى شايد براى بسيارى به هنگام مطالعۀ آيات
آغاز اين سوره غير از اين معنى چيزى به ذهن نيايد.
امّا مانعى ندارد كه اين گونه آيات براى بيان هر دو معنى باشد،هم
قرآن به طور عموم احسن القصص است و هم داستان يوسف به طور خصوص.
چرا اين داستان بهترين داستان نباشد؟با اين كه در فرازهاى هيجانانگيزش
ترسيمى از عالىترين درسهاى زندگى است.(ج 448/2،ج 301/9.)