نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 644
اشاره
به سفر كورش به منتهاى شرق است كه مشاهده كرد خورشيد بر قومى طلوع مىكند كه در
برابر تابش آن سايبانى ندارند اشاره به اين كه آن قوم بيابانگرد و صحرانورد بودند.
كورش لشكركشى سومى داشت كه بهسوى شمال،به طرف كوههاى قفقاز بود تا
به تنگۀ ميان دو كوه رسيد و براى جلوگيرى از هجوم اقوام وحشى با درخواست
مردمى كه در آنجا بودند در برابر تنگه سدّ محكمى بنا كرد.
اين تنگه در عصر حاضر تنگۀ«داريال»ناميده مىشود كه در نقشههاى
موجود ميان «ولادى كيوكز»و«تفليس»نشان داده مىشود،در همان جا كه تاكنون ديوار
آهنى موجود است،اين ديوار همان سدّى است كه كورش بنا كرده،زيرا اوصافى كه قرآن
دربارۀ سدّ ذو القرنين بيان كرده كاملا برآن تطبيق مىكند.
اين بود خلاصۀ آنچه در تقويت نظريّۀ سوم بيان شده
است[1].
درست است كه در اين نظريّه نقطههاى ابهامى وجود دارد،ولى فعلاً مىتوان
از آن به عنوان بهترين نظريّه دربارۀ تطبيق ذو القرنين بر رجال معروف تاريخى
نام برد.
جمع«قرن»است و به معنى يك زمان طولانى استعمال مىشود،ولى همان
گونه كه علماى لغت گفتهاند به معنى قوم و جمعيتى است كه در عصر واحدى زندگى مىكنند،زيرا
مادّۀ اصلى آن به معنى اقتران و نزديكى است و در آيۀ مورد بحث كه مىگويد:«ما
امّتهاى پيش از شما را،به هنگامى كه ظلم كردند،هلاك كرديم...»نيز به همين
معنى،يعنى گروه و اقوام همعصر بهكاررفتهاست .
واژۀ مورد بحث-همانطور كه گفتيم-به مجموع يك عصر نيز اطلاق
شده است،
[1]براى
توضيح بيشتر به كتاب ذو القرنين يا كورش كبير و همچنين فرهنگ قصص قرآن مراجعه شود.