نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 517
اگر
همۀ افراد جامعۀ اسلامى مانند پارچه يا ظروفى كه از يك كارخانه بيرون
مىآيد، يكشكل،يكنواخت با استعداد مساوى و همانند بودند،جامعۀ انسانى يك
جامعۀ مرده، بىروح ،خالى از تحرك و فاقد تكامل بود.
درست به اندام يك گياه نگاه كنيد،ريشههاى محكم و خشن،با ساقههاى
ظريفتر امّا نسبة محكم و شاخههاى لطيفتر و بالاخره برگها و شكوفهها و
گلبرگهايى كه هركدام از ديگرى ظريفتر است دست به دست هم داده و يك بوته گل زيبا
را ساختهاند و سلولهاى هريك به تفاوت مأموريتهايشان كاملا مختلف و استعدادهايشان
به تناسب وظايفشان متفاوت است.عين اين موضوع در جهان انسانيت ديده مىشود، افراد
انسان روىهمرفته نيز يك درخت بزرگ و بارور را تشكيل مىدهند كه هر دسته بلكه هر
فردى رسالت خاصى در اين پيكر بزرگ برعهده دارد و متناسب آن ساختمان مخصوص به خود،و
اين است كه قرآن مىگويد اين تفاوتها وسيلۀ آزمايش شماست.
در آيۀ 10 سورۀ احزاب به واژۀ«فوق»بر مىخوريم.حال
ببينيم كه معنى اين واژه در اين آيه چيست؟اين آيه،ترسيمى از وضع بحرانى جنگ احزاب
و قدرت عظيم جنگى دشمنان و نگرانى شديد بسيارى از مسلمانان است،مىفرمايد:«به خاطر
بياوريد زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين شهر شما وارد شدند(و مدينه را در
محاصرۀ خود قرار دادند)...»إِذْ جٰاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ
...احزاب10/.
بسيارى از مفسران كلمۀ«فوق»را در اين آيه اشاره به جانب شرق
مدينه مىدانند كه قبيله«غطفان» ازآنجا وارد شدند و«اسفل»را اشاره به غرب كه
قبيلۀ«قريش»و همراهان آنها ازآنجا ورود كردند.
البته با توجه به اين كه مكه درست در جنوب مدينه واقع شده،قبايل
مشركين مكه بايد از جنوب آمده باشند،ولى شايد وضع جاده و مدخل مدينه چنان بوده كه
آنها كمى شهر را دور زده و از غرب وارد شدهاند و به هر حال جملۀ بالا اشاره
به محاصره اين شهر از سوى دشمنان مختلف اسلام است.(ج 69/6-70،ج 219/17.)
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 517