جمع«فكه»(بر وزن خشن)،صفت مشبهه از«فكاهة»(بر وزن قباله)به
معنى«مزاح كردن و خنديدن»است و در اصل از«فاكهة»به معنى«ميوه»گرفته شده است،گويى
گفتگوها و شوخيها همچون ميوههايى است كه از آن لذّت مىبرند و به گفتگوى شيرين و
دوستانه«فكاهة»(به ضم فا)گفته مىشود.
آيۀ مورد بحث دربارۀ مشركان است كه مؤمنان و مسلمانان
را مورد تمسخر قرار مىدادند،آنها در جلسات خصوصى و عمومى اين برنامه را تكرار مىكردند
و به طورى كه آيه مىگويد«هنگامى كه به خانوادۀ خود بازمىگشتند مسرور و
خندان بودند و از آنچه انجام داده بودند خوشحالى مىكردند».گويى فتح و پيروزى نصيب
آنها شده است و به رفتار خود مباهات مىكردند.(ج 285/26-286.)
اسم فاعل از مادّۀ«فكه»(بر وزن نظر)گاه به معنى استفاده از
فواكه و ميوهها و گاه به معنى گفتگوهاى فكاهى و سرورانگيز و گاه به معنى هرگونه
تنعم و تلذّذ تفسير شده است و معنى اخير از همه جامعتر است.آيه در مورد نعمتهاى
فراوانى است كه خداوند به فرعونيان داده بود ولى براثر اعمال زشت خود همه را از
دست دادند،چنان كه آيه مىگويد:«و نعمتهاى فراوان ديگرى كه(فرعونيان)در آن متنعم
بودند و در ناز و نعمت زندگى مىكردند»فِيهٰا فٰاكِهِينَدخان27/.
در آيۀ 18 سورۀ طور[***]كلمۀ«فاكهين»در
مورد بهشتيان و شادى آنها از نعمتهاى الهى بهكاررفتهاست ،آنجا كه مىگويد:«آنها
از آنچه پروردگارشان به آنان داده شاد و مسرورند