نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 479
توحيد
يك جاذبۀ نيرومند درونى است،زيرا از نخستين روزى كه انسان قدم به عالم هستى
مىگذارد اين نور الهى در درون جان او شعلهور است.
بدون شك همان گونه كه دلايل عقلى و منطقى به انسان جهت مىدهد در
درون جان او نيز كششها و جاذبههايى وجود دارد كه گاهى آگاهانه و گاه ناخودآگاه
براى او تعيين جهت مىكند.
فلسفۀ وجودى آنها همين است كه در مسائل حياتى انسان هميشه
نمىتواند به انتظار عقل و منطق بنشيند،چرا كه اين كار گاهى سبب تعطيل هدفهاى
حياتى مىشود،مثلا اگر انسان براى خوردن غذا،يا آميزش جنسى،بخواهد از منطق«لزوم
بدل ما يتحلل»و «لزوم تداوم نسل از طريق توالد و تناسل»الهام بگيرد و طبق آن حركت
كند،بايد مدتها پيش از اين،نوع او منقرض شده باشد،ولى غريزه و جاذبۀ جنسى از
يكسو و اشتها به تغذيه ازسوىديگر خواهناخواه او را بهسوى اين هدف مىكشاند و هر
قدر هدفها حياتىتر و عمومىتر باشد اين جاذبهها نيرومندتر است،ولى بايد توجه
داشت كه اين كششها و جاذبهها بر دو گونه است:بعضى ناآگاه است،يعنى نياز به وساطت
عقل و شعور ندارد،همان گونه كه حيوان بدون نياز به تفكر بهسوى غذا و جنس مخالف
جذب مىشود.
امّا گاهى تأثير آن به صورت آگاهانه است،يعنى اين جاذبه درونى در
عقل و انديشه اثر مىگذارد و او را وادار به انتخاب طريق مىكند.معمولا قسم اول
را«غريزه»و قسم دوم را«فطرت»مىنامند.
خداگرايى و خداپرستى به صورت يك فطرت در درون جان همه انسانها قرار
دارد.
ممكن است بعضى در اين جا اين سخن را تنها يك ادعا بدانند كه از
ناحيۀ خداپرستان جهان عنوان شده،ولى شواهد گوناگونى در دست داريم كه فطرى
بودن«خداگرايى»بلكه مذهب را در تمام اصولش روشن مىكند[*].(ج
419/16 و 422.)
[*]براى كسب اطلاع بيشتر دراينباره،به تفسير
نمونه،جلد 16،صفحۀ 422 به بعد مراجعهفرماييد.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 479