از مادّۀ«فحش»به معنى هر كارى است كه از حدّ اعتدال خارج شود
و صورت فاحش به خود بگيرد،بنابراين شامل تمامى منكرات و قبايح واضح و آشكار مىشود،امّا
اين كه مىبينيم اين لفظ امروز در مورد اعمال منافى عفت،يا در مورد گناهانى كه حدّ
شرعى دارد به كار مىرود در واقع از قبيل استعمال لفظ«كلى»در بعضى از مصاديق است.
كلمۀ«فاحشة»يا«فحشاء»در قرآن مجيد غالباً در مورد انحرافات
جنسى و آلودگيهاى ناموسى به كار رفته،مانند آيۀ 54 سورۀ نمل:وَ لُوطاً إِذْ قٰالَ لِقَوْمِهِ
أَ تَأْتُونَ الْفٰاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ .«و
لوط را به يادآور هنگامى كه به قومش گفت آيا شما به سراغ كار بسيار قبيح مىرويد
در حالى كه(زشتى و نتايج شوم آن را)مىبينيد؟»كه در اين جا منظور از كار بسيار
قبيح، همجنسگرايى و عمل ننگين«لواط»است و همچنين آيۀ 15 سورۀ
نساء:وَ اللاّٰتِي
يَأْتِينَ الْفٰاحِشَةَ مِنْ نِسٰائِكُمْ ...«و
كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا مىشوند...»كه در اين جا دربارۀ زنا و عمل
منافى عفت بهكاررفتهاست .ولى از نظر مفهوم لغوى،چنان كه «راغب»مىگويد:«فحش»و«فحشاء»و«فاحشه»به
معنى هرگونه رفتار و گفتارى است كه زشتى آن بزرگ باشد و در قرآن مجيد نيز گاهى در
همين معنى وسيع استعمال شده است،مانند:وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ
كَبٰائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَوٰاحِشَ ...«كسانى
كه از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبيح اجتناب مىكنند...»شورى37/.
در اين آيه،«فَواحِش»جمع فاحشه،به معنى اعمال بسيار زشت و ناپسند
است.ذكر اين تعبير بعد از«كبائر»به اصطلاح از قبيل ذكر خاص بعد از عام مىباشد و
در حقيقت بعد از بيان اجتناب مؤمنان راستين از همۀ گناهان كبيره،روى گناهان
زشت و ننگين
[*]إِنَّمٰا
يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشٰاءِ...«او(شيطان)شما را فقط به
بديها و انحرافات(و زشتيها)فرمان مىدهد...»بقره169/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 416