نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 413
«كفرة»(جمع
كافر)اين است كه اوّلى اشاره به افراد فاسد العمل و دومى اشاره به افراد فاسد
العقيده است و واژۀ«فجّار»نيز كه جمع«فاجر»است(انفطار14/.)به همين معناست.
در اين است كه«فاجر»كسى است كه گناه زشت و شنيعى مرتكب مىشود
و«كفّار»مبالغه در كفر است،به اين معنى كه يكى مربوط به جنبههاى عملى است و ديگرى
اعتقادى.(ج 89/25 و 351،ج 161/26 و 232،ج 42/27.)
در اصل به معنى«شكافتن وسيع»است و از آنجا كه نور صبح،تاريكى شب را
مىشكافد از آن تعبير به«فجر»شده است و مىدانيم كه فجر بر دو گونه است«كاذب»و
«صادق».
فجر كاذب همان سپيدى طولانى است كه در آسمان ظاهر مىشود و آن را
تشبيه به دم روباه مىكنند كه نقطۀ باريك آن در طرف افق است و قاعده مخروط
آن در وسط آسمان.
فجر صادق از همان ابتدا در افق گسترش پيدا مىكند،صفا و نورانيت و
شفافيت خاصى دارد،مانند يك نهر آب زلال افق مشرق را فرامىگيرد و بعد در تمام
آسمان گسترده مىشود.
[*]...وَ
لاٰ يَلِدُوا إِلاّٰ فٰاجِراً كَفّٰاراً.«(نوح
گفت:چرا كه اگر آنها را زنده بگذارى بندگانت را گمراهمىكنند)و جز نسلى فاجر
و كافر به وجود نمىآورند»نوح27/.
[**]وَ الْفَجْرِوَ
لَيٰالٍ عَشْرٍ.«به سپيدهدم سوگند،و به شبهاى دهگانه»فجر1/ و 2.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 413