جمع«فؤاد»به معنى«قلب»(عقل)آمده است،ولى مفهومى ظريفتر از آن
دارد،يعنى در معنى فؤاد،جوشش و افروختگى و پختگى و يا به تعبير ديگر تجزيه و تحليل
و ابتكار افتاده است.
همچنان كه«راغب»در مفردات مىگويد:«فؤاد مانند قلب است و لكن اين
كلمه در جايى گفته مىشود كه افروختگى و پختگى در آن منظور باشد»و مسلما اين موضوع
پس از تجربۀ كافى به انسان دست مىدهد و به هر حال گرچه ابزار شناخت منحصر
به اين دو،يا سه،نيست،ولى بايد گفت كه مهمترين ابزار همينهاست.
به اين ترتيب خداوند در آيات مورد بحث مهمترين ابزار شناخت را
در«ظاهر و باطن» وجود انسان بيان كرده است،چرا كه علوم انسانى يا از طريق«تجربه»به
دست مىآيد و ابزار آن چشم و گوش است و بدون استفاده از چشم و گوش امكان ندارد و
يا از طريق «تحليلها و استدلالهاى عقلى»است كه وسيلۀ آن عقل و خرد است و در
قرآن از آن به«افئده»
[*]...وَ جَعَلَ لَكُمُ
السَّمْعَ وَ الْأَبْصٰارَ وَ الْأَفْئِدَةَ ...«...(خداوند)براى شما
گوشها و چشمها و دلها(عقلها)قرار داد...»نحل78/ و الم سجده9/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 395