نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 310
برندارد
و اگر به شخص طلبكار،«غريم»گفته مىشود[*]به
خاطر آن است كه دائما براى گرفتن حق خويش ملازم انسان است و نيز به عشق و
علاقۀ شديد و سوزانى كه انسان را با اصرار به دنبال كار يا چيزى مىفرستد«غرام»گفته
مىشود،زيرا اين عشق در روح انسان چنان نفوذ مىكند كه جدايىپذير نيست و مغرم از
نظر معنى با«غرامت»مساوى است.
اطلاق واژۀ«غرام»بر جهنم به خاطر آن است كه عذابش شديد و پىگير
و پردوام است.(ج 94/8،ج 151/15.)
همان گونه كه در مجمع البيان آمده است از مادّۀ«غرم»(بر وزن
جرم)در اصل ملازم چيزى بودن است و سپس به همين مناسبت به شخص«طلبكار»و«بدهكار»هر
دو كه يكديگر را رها نمىكنند و ملازم همند«غريم»گفته شده است.غرامت نيز به اين
تناسب گفته مىشود كه ملازم انسان است و تا نپردازد از او جدا نخواهد شد و به
عبارت ديگر ضرر و زيانى است كه بدون جهت و بىآنكه انسان،جنايت و خيانتى كرده باشد
دامن او را مىگيرد.
در آيۀ 66 سورۀ واقعه به واژۀ«مُغْرَمُون»بر مىخوريم
كه از مادّۀ«غرامة»به معنى «زيان كردن»و از دست دادن وقت و سرمايه
است:إِنّٰا
لَمُغْرَمُونَ.«براستى ما زيان كردهايم»واقعه66/.(ج
94/8،ج 458/22،ج 251/23.)
در اصل از مادّۀ«اغراء»به معنى«چسبانيدن چيزى»است و سپس به
معنى تشويق و
[*]غريم:به
طلبكار و بدهكار هر دو اطلاق شده است.(لسان العرب،مادّۀ غرم).
[**]أَمْ
تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ .«آيا تو از آنها
پاداشى مطالبه مىكنى كه در زير بار گران آنقرار دارند(و پرداخت آن براى
آنها سنگين است)»طور40/ و قلم46/.