نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 21
بر
قصرها و خانههاى آنها افكند و همه را در هم كوبيد و جسمهاى بىجانشان بر زمين
افتاد.
قابل توجه اين كه:قرآن عامل نابودى اين قوم سركش را عذابى سركش مىشمرد
«الطّاغيه»و اين عذاب سركش در سوره اعراف آيۀ 78 به عنوان«رَجفة»(زلزله)ذكر
شده و در آيۀ 13 فصلت«صاعقة»و در آيۀ 67 هود«صيحة»آمده است كه در
حقيقت همه به يك معنى بازمىگردد ،زيرا صاعقه هميشه با صداى عظيمى همراه است و
لرزه بر نقطهاى كه فرود مىآيد وارد مىكند و عذابى است طغيانگر.(ج 437/24-438.)
هر دو به يك معنى است و آن«تجاوز از حد و مرز»است و در آيۀ
مورد بحث تجاوز از حدود الهى و سركشى در مقابل فرمانهاى اوست.
توضيح اين كه از عبارت بعضى از علماى لغت استفاده مىشود
كه«طغيان»هم به صورت ناقص واوى و هم ناقص يائى آمده است،«طغوى»از مادّۀ ناقص
واوى گرفته شده و«طغيان»از ناقص يائى.(ج 54/27.)
اين واژه از«طغيان»گرفته شده و با همه مشتقاتش به معنى:تعدّى و
تجاوز از حدّ يا سركشى و شكستن حدود و قيود آمده و بطور كلى به هر چيزى كه وسيلۀ
تجاوز و طغيانگرى باشد،اطلاق شده است، ازاينرو به شيطان،بت،تجاوزگر،حاكم جبّار و
متكبر و بالاخره هر معبودى غير از پروردگار،و هر مسيرى كه به غير حق منتهى شود،
طاغوت گفته شده است.
بنابراين آنها كه داورى به باطل مىكنند«طاغوت»هستند،زيرا حدود و
مرزهاى الهى و حق و عدالت را شكستهاند(اشاره به آيۀ 60 سورۀ نساء)در
همين باره حديثى از امام