از«تعزير»(نيرومند گردانيدن)و در اصل از«عِزّة»به معنى«چيره
شدن»است.در آيۀ 23 سورۀ ص به واژۀ«عَزَّنى»برمىخوريم،آنجا كه
مىگويد:«...او از نظر سخن بر من غلبه كرده و از من گوياتر است»وَ عَزَّنِي فِي
الْخِطٰابِص23/.در اين جمله، كلمۀ«عَزّنى»از
مادّۀ«عزّة»به معنى«غلبه»است و مفهوم جمله اين است كه او بر من غلبه كرد.
يكى ديگر از معانى«عزّة»ارجمند و گرامى داشتن است،چنان كه در
آيۀ 26 سورۀ آل عمران مىخوانيم:
...وَ تُعِزُّ مَنْ
تَشٰاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشٰاءُ...«...
هركس را بخواهى عزّت مىدهى و به هركس بخواهى ذلت...».(ج 362/2،ج 341/18،ج
246/19.)
به گفته«راغب»در كتاب مفردات،حالتى است كه مانع مغلوب شدن انسان مىشود
(حالت شكستناپذيرى)و در اصل از«عزاز»(بر وزن اساس)به معنى زمين صلب و محكم و
نفوذناپذير گرفته شده است و آن بر دو گونه است،گاه«عزّت ممدوح»و شايسته است،چنان
كه ذات پاك خدا را به«عزيز»توصيف مىكنيم(كه تنها ذات پاك اوست كه شكستناپذير
است)و گاه«عزّت مذموم»و آن نفوذناپذيرى در مقابل حق و تكبر از پذيرش
[*]إِذْ
أَرْسَلْنٰا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمٰا فَعَزَّزْنٰا
بِثٰالِثٍ...«هنگامى كه دو نفر از رسولان را بهسوى
آنهافرستاديم،امّا آنها رسولان(ما)را تكذيب كردند،لذا براى تقويت آن دو،شخص
سومى فرستاديم...»يس14/.