responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر    جلد : 3  صفحه : 147
ندارد.كلمۀ معترّ از مادّۀ«عرّ»(بر وزن شرّ)و بر وزن«حرّ»و در اصل به همان معنى بيمارى جرب است كه عارض بر پوست بدن انسان مى‌شود كه در واژۀ«مَعَرّة»به آن اشاره كرديم.(ج 108/14.)

ع ر ش

يَعْرِشُون:(اعراف137/.)[*]

از مادّۀ«عرش»به معنى«رفع و بلندى»است و شجرۀ معروشه،درختى است كه شاخه‌هايش به‌وسيلۀ داربست بالا رفته باشد.در اين آيه سخن از نابودى قوم فرعون و درهم شكستن قدرت آنهاست،مى‌فرمايد:

«...آنچه فرعونيان(از كاخهاى مجلل)مى‌ساختند و آنچه از باغهاى داربست‌دار فراهم ساخته بودند درهم كوبيديم»وَ مٰا كٰانُوا يَعْرِشُونَاعراف137/.

جملۀ«يَعْرِشُون»در اصل به معنى درختان و باغهايى است كه به‌وسيلۀ نصب داربستها برپامى‌شوند و منظرۀ پرشكوهى دارند و كلمۀ«معروشه»(مُسقّف)به معنى باغى است كه به درختان آن داربست زده شده است.(ج 330/6.)

عَرْش:(يونس3/.)[**]

در لغت به معنى چيزى است كه داراى«سقف»بوده باشد و گاهى به خود سقف، عرش گفته مى‌شود و زمانى به معنى تختهاى بلندپايه مى‌آيد.اين معنى اصلى آن است،امّا معنى كنايى آن همان قدرت است،چنان كه مى‌گوييم فلان كس بر تخت نشست و پايه‌هاى تختش فروريخت و يا او را از تخت به زير آوردند،همه اينها كنايه از قدرت يافتن و يا از دست دادن قدرت است،در حالى كه ممكن است اصلا تختى در كار نبوده باشد،به


[*]وَ دَمَّرْنٰا مٰا كٰانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مٰا كٰانُوا يَعْرِشُونَ .اعراف137/.

[**]...ثُمَّ اسْتَوىٰ عَلَى الْعَرْشِ ...«...سپس بر تخت(قدرت)قرار گرفت...»يونس3/.

نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر    جلد : 3  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست